اهمیت صداقت در رابطه , یکی از مهمترین مسایلی که عدم رعایت آن به زندگی مشترک و روابط سالم حتما صدمه خواهد زد، صداقت است.
اهمیت صداقت در رابطه
اهمیت صداقت در رابطه , در یک رابطه، تا چه حد انسان باید صداقت داشته باشد؟ صادق بودن تا چه حد باید باشد تا با احمق بودن اشتباه گرفته نشود؟ در جایی که حرف از احساسات بین دو طرف باشد، حتما باید صداقت زیاد وجود داشته باشد ولی گاهی که صداقت داشتن، حرف هایی نیش دار را به دنبال دارد، با صداقت زیاد تنها باعث صدمه زدن به شخصیت خود می شویم.
اهمیت صداقت در میان روابطی که داریم چقدر است؟!
اهمیت صداقت در میان روابطی که داریم چقدر است؟!
اهمیت صداقت در رابطه
یکی از مهمترین مسایلی که عدم رعایت آن به زندگی مشترک و روابط سالم حتما صدمه خواهد زد، صداقت است.
اما آیا این صادق بودم حد و مرزی هم دارد؟
چقدر مهم است که زن و شوهر در رابطه و ازدواجشان تمام و کمال و صددرصد با هم صادق باشند؟
آیا چیزی به نام صداقت بیش از حد و نابجا وجود دارد؟
آنچه که مسلم است این است که زن و شوهر قطعا باید با یکدیگر صادق باشند اما گاهی این صداقت نیاز به کنترل دارد، در مورد آن بیشتر بدانید. اهمیت صداقت در رابطه
صداقت یک تعهد اساسی برای موفقیت در ازدواج
باید بدانید هربار که رازی را از نامزد / همسرتان پنهان می کنید احساسات مربوط به آن را نیز در خود سرکوب می کنید و دست آخر به لحاظ احساسی عاطفی سرد و کرخت می شوید.
به خود می گویید :
«احساس می کنم عشق میان ما دیگر کمرنگ شده است.» در حالی که حقیقت این است که شما بین خودتان و نامزد/ همسرتان دیواری کشیده اید و بدین ترتیب میان خودتان و او فاصله و جدایی ایجاد کرده اید؛
چرا که تمامی حقیقت را با او در میان نگذاشته اید یا بخش هایی از آن را از نامزد / همسرتان مخفی کرده اید،
در نتیجه عشق میان خود را نیز سرد و کم رنگ کرده اید.
برای اینکه هر ازدواجی موفق باشد و رشد کند به پنج تعهد اساسی نیازمند است:
متعهد می شوم تا آنجا که می توانم، بیاموزم چگونه انسانی بهتر و همسری شایسته تر باشم. متعهد می شوم آنچه را لازم است برای شادکامی و خوشبختی مان انجام دهم.
۱- متعهد می شوم به لحاظ احساسی و عاطفی، باز، گرم و پذیرا باشم و احساسات و عواطف خود را به همسرم ابرازکنم.
۲- متعهد می شوم به لحاظ روحی و عاطفی با نامزد / همسرم سخاوتمند باشم نه خسیس، و همواره عشق ومحبت خودم را به او ابراز کنم.
۳- متعهد می شوم با خودم و نامزد / همسرم صادق باشم.
۴- متعهد می شوم تا آنجا که می توانم از عشق و عشق ورزیدن بیاموزم تا معشوقی لایق برای نامزد /
همسرم باشم و به او آن گونه که شایستگی اش را داردعشق بورزم.
گمان نمی رود که هیچ رابطه و ازدواجی فاقد این پنج تعهد موفق و سالم باشد.
متعهد بودن و صادق بودن در رابطه و همچین تلاش مستمر برای انسانی بهتر و عاشق تر بودن راهی است که سلامت رابطه را تضمین می کند. اهمیت صداقت در رابطه
مکان و صداقت بیش از حد
اغلب اوقات عبارت صداقت بیش از حد در رابطه بهاحساسات بسیار مهمی مربوط می شود که لازم است به طور حتم آنها را با نامزد /همسرتان در میان بگذارید.
موضوعاتی از قبیل:
وقتی با هم عشق ورزی می کنیم آن طور که می خواهم مرا لمس نمی کنی.
بعضی وقت ها جذب دیگران می شوم و می دانم این به این دلیل است که تو نیازها و خواسته های مرا برآورده نمی کنی.
از اینکه همیشه مرا جلوی همه تحقیر می کنی، متنفرم. باید به این وضع خاتمه بدهم.
از اینکه اینقدر وقتت را صرف کار می کنی حالم به هم می خورد. تو هیچ وقت برای با هم بودن برنامه ریزی نمی کنی.
تا اینجا آنچه به نظر صداقت بیش از حد به نظر می رسد،
احساسات و عواطف ناخوشایندی است که مایل نیستید آن ها را ابراز کنید یا از ابراز آنها خجالت می کشید.
گاهی نیز برخی آدم ها از صداقت زیاد یا رک بودن برایسلطه یافتن بر دیگران استفاده می کنند.
بدین معنی که صداقت بی اندازه را دستاویزی قرار می دهند که به دیگران احساس گناه بدهند و ناراحتشان کنند (به خصوص عزیزانشان را) و بدین وسیله بر ترس ها و ناامنی های خود سرپوش بگذارند.
صداقت بی اندازه
به عنوان مثال، بیان جملات زیر صداقتی غیر ضروریاست:
عزیزم موهات خیلی بد شده. امروز هیچ جذاب به نظرنمی رسی.
نمره های خواهرت خیلی بهتر از تو شده. می ترسم همان پسر باهوش و همیشگی من نباشی.
خیلی خوشحالم که توانستی بالاخره با یکی نامزد کنی. اما تصور نمی کنی نامزدت کمی زشت است؟
گرچه ممکن است این گفته ها در بردارنده حقیقت نیز باشد، باید پرسید هدف و مقصود از بیان آنها چیست؟
آیا این صداقت بیش از حد و بیان کردن این حقایق جهت بهبود روابطتان یا حل و فصل موضوعی کمک می کند؟ البته که نه. اینها تنها نمونه هایی از انتقادات نیشدار و گزنده است و اغلب بیانگر ترس ها و ناامنی های خود شخص است که نقاب صداقت زده است.
البته گاهی صادق بودن با کسی که دوستش داریم به نظرترسناک می رسد،
به خصوص اگر مطمئن نباشیم در قبال آنچه خواهیم گفت چه واکنشی نشان می دهد.
اما توجه کنید که چنانچه تمامی حقیقت را نگویید چهمی شود.
صادق نبودن به مراتب سخت تر است.
سرکوب احساسات و زندگی در انکار، شما را به لحاظ احساسی و عاطفی سرد و کرخت می کند و احساساتتانرا می کشد. جرات و شهامت این را به خود بدهید که صادق باشید و تمامی حقیقت را بیان کنید؛
البته به طریقی که قابل فهم باشد.