40 رسم همسر داری ورفتار با همسر
1-شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
2- صبور باشیم
اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمیدانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم….
3- منطقی رفتار کنیم
مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بیطرفانه قضاوت کنیم.
4- کم توقع باشیم
از همسرمان آنقدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.
5- مثبتنگر باشیم
با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبههای خوب زندگی را فراموش نکنیم.
6- خوشبین باشیم
داشتن نگاه خوشبینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه میشود.
7- یکدل باشیم
درک متقابل موجب ایجاد تفاهم میشود و یکدلی به وجود میآورد.
8- شنونده ی خوبی باشیم
هنگامی که همسرمان با ما صحبت میکند حتیالامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرفهای او توجه داریم.
9- مشوق همسر خود باشیم
برای رفتارها و صحبتهای همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیتهای موفق گذشته، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.
10- به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم
آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود میبرد ما هستیم.
11- خوش قول باشیم
برای حرفها و قولهای خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوشقولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.
12- احترام به شخصیت همسرمان را فراموش نکنیم
به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و … حفظ کنیم.
13- ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم
سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر میباشد.
14- با یکدیگر مهربان باشیم
همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی میتوانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.
15- محبتپذیر و قهر گریز باشیم
منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکار است. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.
16- راستگو باشیم
صداقت و راستی از بهترین سرمایههای زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایههای زندگی را سست میکند.
17- محیط خانواده را با صفا کنیم
فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
18- به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم
ارزشها از ارکان و ستونهای اصلی خانواده محسوب میشوند و مقید بودن به ارزشها موجب دوام و استحکام خانواده میشود و اصالت آن را حفظ میکند.
19- به نیازهای همسر توجه کنیم
رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب میشود خواستههای خود را به راحتی بیان کند.
20- بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم
در سایه ی سلامت جسمی و روانی میتوانیم به هدفهای خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودگیش جلوگیری کنیم.
21- با یکدیگر مشورت کنیم
هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر میشود.
22- قدرشناس باشیم
از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیتها و همکاریهایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمههای خاصی نیازمند نیستیم!
23- احساس مسوولیت داشته باشیم
هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفتهاند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
24- برنامهریزی کنیم
در حقیقت برنامهریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان میبخشد.
25- الگوی خوبی باشیم
طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
26- خود را به جای همسرمان بگذاریم
دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : “اگر من جای او بودم چه میکردم؟”
27- به خواستهها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم
فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
28- میانه رو و متعادل باشیم
حضرت علی (ع) فرمودهاند “خیرالامور اوسطها”، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و…) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل میشویم.
29- با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم
یک جمله ی شورانگیز میتواند طوفانی از خشم و غضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
30- روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم
عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین میشود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو میکند.
31- به همسرمان دلگرمی بدهیم
به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختیهای زندگیمان را میپذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او میشود.
32- همسر خود را راضی کنیم
باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمیکند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمیگذارد.
33- با همسرمان صادقانه رفتار کنیم
با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایستهتر است.
34- در زندگی مشترک به تنهایی تصمیم نگیریم
برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
35- سختیها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم
هم فکری بار مشکلات را سبکتر مینماید.
36- فرمان ندهیم
نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
37- تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم
افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان میبرند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
38- از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم
زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره میشود.
39- روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم
هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوهدادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت میشود. هرگز نباید از نقطه ضعفها به عنوان اسلحهای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
40- مقابله به مثل نکنیم
از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.
1- نسبت به همسر خود نگرشی مطلوب و متعالی داشته باشید و او را امانت الهی بدانید و در حفظ و نگهداری این ودیعه الهی تلاش کنید .
2- به همسر خود احترامبگذارید و با وی محترمانه صحبت کنید و در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبت بسیار دریغ نورزید .
3- حقوق متقابل خود و همسر خود را بشناسید و در ایفای حقوق وی تلاش نمایید .
4- پدر و مادر کانون منظومه خانوادگی هستند که تشعشعات عاطفی خود را در محیط خانواده می پراکنند و حیات عاطفی را رونق می بخشند .
5- پدران و مادران پایه گذاران شخصیت فرزندان و معماران خوشبختی آنان هستند. پس در تقویت روابط خود هر چه بیشتر تلاش کنید .
6- همسر خود را فردی با ارزش و برخوردار از کرامت انسانی بدانید .
7- همسر خود را فردی مستعد کمال ، پیشرفت و تحول بپندارید .
8- به پیشرفت و ترقی و رشد شخصیت همسر خود علاقه مند باشید و زمینه را برای تحقق این امر فراهم نمایید و از این طریق کانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی مصون سازید و عرصه زندگی را برای نوآوریها بگشایید .
9- زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازید و از داد و ستد عاطفی به سه شیوه قلبی ، کلامی و عملی استفاده کنید. به شریک زندگی خود ابراز محبت کنید، اورا قلباً دوست بدارید و با زبان عمل هم این امر را ثابت نمایید .
روش های برخورد مناسب با همسر ( همسر داری و ازدواج )10- محبت خود را به همسرتان به صورت عملی نیز نشان دهید.سعیکنید در روز تولد او ، یاسالگرد ازدواج و یا مناسبت های دیگر به او هدیه دهید و از این طریق محبت خود را ابراز نمایید .
11- سعی کنید فهرستی از قابلیت هاو صفات مثبت همسر خود را در نظر بگیرید و به موارد مثبت وجود و شخصیت او کاملاً توجه کنید و در مناسبات با او به این قابلیت ها اشاره نمایید. از صفات برجسته و مثبت او تعریف کنید و از این طریق فضای خانواده و گفتگو را به فضایی گرم و صمیمی و آکنده از روحیه مثبت تبدیل نمایید .
12- به جنبه های مشترک فکری و روحی خود و همسرتان توجه کنید وبه گونه ای عمل کنید تاخصایص مثبتو سازنده به تدریج بیشتر شود و از طریق خودآگاهیو خودسنجی به خودسازی برسید و صفات برجسته انسانی را در وجود خود و همسرتان تقویت نمایید .
13- سعی کنید با همسرتان تفاهم و رابطه حسنه داشته باشید . این تفاهم می تواند در حضور دیگران و یا در فضای خلوت زندگی صورت پذیرد . این امر مستلزم بهره گیری از” هنر خوب شنیدن و خوب گوش دادن”است .پس سعی کنید در هنگام گفتگو با همسرتان ، به دقت به گفتار او توجه کنید و اجازه دهید که مطالب خود رابه طور کامل بیان کند .
14- باور کنید که همسرتان انسانی است منحصر به فرد و واجد ویژگی های شخصیتی مثبت و منفی. لذا از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزید . سعی کنید او را با گذشته اش مقایسه کنید و تغییرات رفتاری و پیشرفت فکری و اخلاقی وی را تحسین نمایید .
15- سعی کنید حالات و روحیات همسر خود را بشناسید و فهرستی از آرزوها و علائق وی تهیه کنید و از انتظارات او آگاه شوید . سپس خود را به تأمین خواسته ها و علائق منطقی و اصولی وی ملزم نمایید .
16- سعی کنید حریم یکدیگر را مراعات و از جر و بحث با هم خودداری کنید. مطالب بیجا را با سکوت خود و یا ارائهیپیشنهاد مناسب، به گفتگوهای سازنده و ثمربخش تبدیل کنید .
17- باور کنید که هر کلمه و گفتار شما ، در بر دارنده بار عاطفی و روانی است که بر وجود شنونده تأثیر مثبت و منفی دارد لذا سعی کنید از زبان گرم ، نرم، ملایم ،وتوأم با احترام و محبت استفاده کنید. هرگز از کلمات موهن ، ملالت آورو تحریک آمیز استفاده نکنید .
18- سعی کنید برای نیل به تفاهم و مناسباتِ بیشتر با همسرتان،از صداقت و راستی استفاده کنید. باور کنید که رمز خوشبختی و توفیق بسیاری از خانواده ها ، صادق بودن آنها و بهره گیری از این صفت برجسته انسانی بوده است .
19- به مدیریت کانون خانواده اهمیت دهید و سعی کنید در تصمیم گیری و هدایت زندگی از هماهنگی لازم برخوردار شوید. حدود وظایف هر یک از اعضای خانواده را مشخصکنید و در برخورد با مسایل زندگی،سیاستی هماهنگ اتخاذ نمایید .
20- به موجب قانون مدنی کشور ما مدیریت و مسئولیت نهایی در خانه با مرد است؛ این امر را در اداره امور خانه بپذیرید.در امور داخلی خانه زن و شوهر باید در کنار یکدیگر قراربگیرند؛ پس در برنامه ریزی های زندگی حقی برای همسرتان قائل شوید .
21- برای بقاء ، تداوم و تعالی خانواده و دستیابی به کاخ سعادت زندگی ، مصلحت زندگی را بر منفعت شخصی ترجیح دهید و سعی کنید خواسته های فردی خود را در راه تحقق اهداف زندگی و زناشوئی نادیده بگیرید و هر جا که مصلحت بزرگتری مطرح است انعطاف پذیری بیشتری نشان دهید .
22- از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جداً پرهیز کنید و جای آن را به یکدلی ، یکرنگی ، صمیمیت و رفاقت بدهید . باور کنید یکی از مهمترین عوامل تزلزل در بنای خانواده و آغاز نابسامانی و مشکلات خانوادگی،لجبازی دو همسر با هم و عدم پذیرش یکدیگراست . سعی کنید همسرتان را آنگونه که هست بپذیرید و روابط خود را بر پایه دوستی و محبت تنظیم کنید .
23- سعی کنید در صدد تملک کامل همسرتان نباشید و از مرز تعادل خارج نشوید .
24- به اصل تفاوت های فردی معتقد باشید و باور کنید که زن و شوهر دو موجودند که از نظر هوش و استعداد و علایق و خصایص جسمانی و اخلاقی تفاوتهایی دارند . سعی کنید حداکثر توافق بین خصایص شما و همسرتان به تدریج برقرار گردد. وجود یکدیگر را مکمل و متمم هم بدانید و به تکامل هم کمک کنید .
25- سعی کنید خود را برتر و بالاتر از همسرتان ننبینید . و او را شریک زندگی بدانید و به این نکته توجه کنید که درجات تحصیلی ، موقعیت اجتماعی ، وضعیت سنیو امکانات مالی شما ، باید بر میزان فروتنی و خضوعتان بیفزاید . بخصوص زمانی که در پیشرفت های تحصیلی و موفقیت های مادی شما،همسرتان نقش اساسی داشته است .
26- به اصل مشارکت در زندگی خانوادگی معتقد باشید و سعی کنید تمام کارها را تنها خودتان انجام ندهید،بلکه از همسر و فرزندان خود کمک بگیرید . باور کنید که در ازدواج و تشکیل خانواده،مرد و زن عالی ترین سرمایه های وجود خود یعنی روح و قلب و عواطف و آرزوها و احساسات و امکانات خود را به مشارکت گذاشته و با قبول همفکری ، همیاری ، مددکاری و تعهدات گوناگون ، بهترین جلوه مشارکت را ارائه کرده اند . به این نکته اهمیت دهید که امروزه مدیر موفق مدیری است که به قابلیت ها و قدرت های اعضای خانواده خود بهای لازمرا می دهد و شرایط را برای بروز و ظهور این توانمندی های خدادادی مساعد می نماید . لذا با مشارکت با هم فضای خانه را به فضایی بالنده و ثمر بخش مبدل سازید .
28- سعی کنید شرایط کاری و شغلی ، موقعیت اجتماعی ، اقتصادی ، وضع جسمانی و روانی و سنی همسرتان را به خوبی بشناسید و به تناسب این خصایص از یاری به او در داخل و خارج از خانه دریغ نورزید و در شرایط ویژه نظیر بیماری همسر ، بارداری یا تولد فرزند ، مسافرت و یا مأموریت شوهر ، تعداد زیاد اولاد ، تحصیل زن یا مرد و … به کمک هم بشتابید و به سهولتِ امور زندگی، شادی، شادکامی و رفاه هم کمککنید .
29- همیشه به همسرتان متذکر شوید که کار او به ویژه در خانه برای شما با ارزش است.سعی کنید کار زندرخانه را کم ارزش و کار بیرون از خانه را با ارزش تلقی نکنید . این امر در تقویت روحیه و مبانی خانواده تأثیر زیادی دارد .
30- اگر به دلیل کار زیاد و تعهدات بیرون از منزل قادر نیستید عملاً به همسرتان کمک کنید ، علاقه خود را به کمک و همکاری با او ابراز نمایید و وی را از حمایت خود ، مطمئن سازید .
31- در مدیریت خود از مرد سالاری و زن سالاری خودداری کنید و برای داشتن یک خانواده متعادل از “حق سالاری ” پیروی کنید و به گفتار امام باقر ( ع ) که می فرماید” حق را بگویید ، گرچه برعلیه خودتان باشد” تأسی بجوید . در مدیریت خانه ، مرد یا زن هیچکدام نباید نظرات و سلیقه های خود را بر دیگری تحمیل نمایند و کلام حق و منطق صحیح رااز جانب هرکدام از طرفین که باشد ، بپذیرند .
32- سعی کنید در زندگی دهن بین نباشید و به هنگام اظهار نظر و داوری درباره هر کس و هر پیام به کسب اطلاعات مستند بپردازید.این امر موجب می شود که قضاوتی صحیح ،مستقل و منطقی داشته باشید و در داوری،اشتباه شما به حداقل برسد .
33- برای تعادل در زندگی و کامیابی هر چه بیشتر ، از خوش خلقی و گشاده رویی و چهره ای پرنشاط بهره بگیرید و کوشش کنید که با شیوه های گوناگون گرد و غبار افسردگی را از چهره همسرتان بزدایید . هرگز اجازه ندهید افکار مأیوس کننده و منفی بر وجود اعضای خانواده شما سایه افکند و ریشه های شادکامی و شادابی شما را از بین ببرد .
34- نارسائی ها و رنجهای گذشته خود و یا همسرتان را مرتباً به یاد نیاورید و مطرح نکنید . سعی کنید نسبت به آینده خوش بین باشید و از لحظه های موجود حداکثر استفادهرا داشته باشید .
35- سعی کنید از تجارب و خاطرات تلخ زندگی دیگران عبرت بگیرید و از تجارب مطبوع اطرافیان، دوستان و خانواده های موفق حداکثر استفادهرا داشته باشید . مطمئن باشید این امر بر نشاط و شادابی و شادکامی زندگی شما خواهد افزود .
36- به منظور جلوگیری از تزلزل خانواده و آسیب های احتمالی،توقعات و انتظارات شما از همسرتان باید مناسب با امکانات و توانمندهای وی باشد . مطمئن باشید که همخوانی خواسته ها و انتظارات منطقی شما روح تفاهم و همدلی و شادابی زندگی را افزون می کند . لذا سعی کنید از چشم و هم چشمی با دیگران بپرهیزید و دامنه خواسته ها را گسترده نسازید .
37- برای دستیابی به یک زندگی سالم و متعادل،از بزرگواری و گذشت نسبت به یکدیگربه خرج دهید . نادیده گرفتن مسائل جزئی ، عفو و تغافل نسبت به بعضی از گفته ها و رفتارها و نادیده گرفتن بعضی از اشتباهات و بهره گیری از سعه صدر و بزرگ منشی در زندگی خانوادگی از رموز اساسی تحکیم بنیاد خانواده و از عوامل مؤثر در زندگی مشترک همسران است .
38- از موشکافی عیوب و عیب جویی همسرتان و به رخ کشیدن آنها بپرهیزید و عیب پوشی را سرلوحه مناسبات با همسر خود قرار دهید . این امر دستیابی به امنیت روحی و آرامش روانی را در کانون خانواده ممکن می سازد .
39- در صورتی که مایلید از انتقاد سازنده در مورد رفتار همسرتان استفاده کنید،سعی کنید با ذکر یکی از جنبه های مثبت او زمینه را برای ایراد و نقد سازنده خود و پذیرش آن مساعد سازید .
40- برای نگهداری حریم خانوادگی و روابط صحیح انسانی و تقویت امنیت و تفاهم در زندگی سعی کنید اسرار و رازهای درونی خانواده را نزد دیگران بازگونکنید و از این طریق اعتماد همسرتان را به خود جلب کنید .
41- سعی کنید در ارتباط و گفتگو با همسرتانبا لحن آمرانه و تحکم آمیز سخن نگوییدو نظریات خود را درباره بهبود زندگی و برخورد مناسب با فرزندان یا دیگران ، به صورت پیشنهاد به همسرتان مطرح نمایید . این امر پذیرش نظر شما را میسر می سازد .
42- سعی کنید از طریق مطالعه کتاب های مختلف ، شرکت در مجالس مذهبی ، اخلاقی و علمی و تفکر در زندگیِ خانواده های موفق و رمز توفیق آنان ، اطلاعات خود ، همسر و فرزندانتان را افزایش دهید و از طریق تقویت اعتماد به نفس و بهره گیری از تجارب ارزنده دیگران،خود و افراد خانواده تان را برای برخورد منطقی با مشکلات زندگی آماده سازید .
43- در اثنای گفتگو با همسرتان ، آرامش خود را کاملاً حفظ کنید . سعی کنید عصبانی نشوید و در صورت پدید آمدن این حالت از ادامه بحث خودداری کنید .
44- هنگامی که عصبانی هستید، این گفتارحضرتعلی (ع) را مد نظر قرار داده و اجرا کنید: ” به هنگام خشم ، نه تنبیه ، نه دستور و نه تصمیم. ”
45- سعی کنید نگرانی ها و افکار منفی مربوط به محیط کار خود را به محیط منزل منتقل نکنید و از این طریق آرامش و فضای گرم خانه را به هم نزنید .
46- برای ایجاد و یا تقویت روحیه همسرتان و رفع پاره ای از مشکلات و نگرانی های زندگی به تغییر برخی از شرایط حاکم بر خانواده و ارائه برنامه های متنوع اقدام نمایید . باور کنید مردان و زنانی از هنر و علم و تجربه مدیریت برخوردار هستند که از فرصت های به دست آمده در زندگی حداکثر استفادهیمعقولانهرا می کنند و شرایط را برای زندگی بهتر مساعد می سازند .پسسعی کنید آینده و حوادثی که شاید هرگز روی ندهد شادکامی زندگی کنونی شما را بر هم نزند و شما را دچار نگرانی و پیری زودرس نسازد .
47- در برنامه های زندگی خود زمانی را برای گفتگو و ابراز محبت و تبادل نظر با همسرتان اختصاص دهید و این امر را در اولویت امور خود قرار دهید . سعی کنید اشتغال زیاد و یا وجود فرزندان و بستگان و دوستان،شما را از توجه به این امر مهم باز ندارد .
48- فلسفه زندگی خود را بر خوش بینی قرار دهید و با این نگرش ، سلامت عواطف و نشاط زندگی خود را تضمین نمایید .
49- در زندگی خانوادگی به برنامه ریزی معتقد شوید و باور کنید که با داشتن برنامه و التزام به اجرای آنها می توانید مشکلات زندگی خود را کاهش دهید و از قوای حیاتی خود و سایر اعضای خانواده به خوبی استفاده نمائید .
چگونه با گوش های خود به همسرتان عشق بورزید؟
آیا تا به حال با گوش های خود به همسرتان عشق ورزیده اید؟ ما همیشه دوست داریم همسرمان به حرف های ما خوب گوش دهد اما آیا تا به حال خود ما خوب به حرف های همسر خود گوش کرده ایم؟ شما می توانید در کنار محبت کلامی و نگاه عاشقانه از یک روش دیگر هم برای ابراز عشق به همسر خود استفاده کنید و آن هم چیزی نیست جز گوش دادن به همسر.
بیشتر افراد برای حل مشکلات خود در زندگی مشترک به دنبال راهکارها و مهارت هایی هستند که چگونه حرف زدن را بیاموزد، غافل از اینکه در بیشتر مواقع مشکل در نحوه حرف زدن با همسر نیست، بلکه مشکل در نحوهگوش دادن به همسر است.
گوش دادن یکی از مهارت های مهم در ارتباط با همسر است. اگر یاد بگیرید خوب گوش دهید، بسیاری از مشکلاتتان حل خواهد شد. شما زمانی می توانید صحبت های طرف مقابل را خوب متوجه شوید، با او همدردی کنید و یا راه حل پیش پای او بگذارید که به صحبت هایش خوب گوش دهید و حرف هایش را کاملا متوجه شوید.
این مطلب را از دست ندهید: چگونه تا ابد یک زندگی عاشقانه داشته باشید؟
وقتی زن وشوهر برای حرف های هم گوش شنوا نداشته باشند، از خواسته ها و نیازهای هم بی خبر می مانند. زن نمی داند شوهرش روز خود را چگونه گذرانده و در چه اندیشه ای است. مرد هم از دنیای زن بی خبر می ماند و فاصله آنها روز به روز بیشتر می شود و آرام آرام احساس تنهایی و دلسردی به رابطه زن و شوهر لطمه وارد می کند.
با گوش دادن به همسر است که می توانید مشکلات خود را در زمینه های مختلف اقتصادی، زناشویی و … حل کنید و به نتیجه ای واحد برسید. اگر شما نتوانید به حرف های یکدیگر گوش دهید، اختلافات بین شما و همسرتان که اغلب ناشی از سوء تفاهم های کوچک است تبدیل به کشمکش ها و اختلافات زناشویی بزرگ و طولانی مدت می شود.
بازی یکی از مهمترین عوامل در تربیت اخلاقی کودک است. از طریق جهت دادن به تمایلات و انگیزههای کودک میتوان او را در مسیر صحیح هدایت کرد.
آیا تا به حال بچهها را هنگام بازی و شیطنت با دقت تماشا کردهاید؟ آیا انرژی و شادابی تمام نشدنی آنها را درک میکنید؟ نکته جالبی است؛ جست و خیز، بازی، نشاط و... همهی اینها نیروهای زیبا کنندهی زندگی است.
بازی، انگیزهای درونی است که از روان کودک تأثیر می گیرد و برتربیت وی تأثیر میگذارد؛ بازی میتواند موجب رشد و شکوفا سازی استعدادهای بالقوهی او گردد.
بازی از نیازهای مهم و اساسیترین فعالیت کودک میباشد که در عین سرگرم کردن وی کارکردهای مهم دیگری را دارا است. هر یک از این کارکردها به جنبههایی از زندگی کودک مربوط میشود که وی را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده میسازند. از این لحاظ شرایط بازی، آزادی کودک در بازی، اسباب بازیهای مورد استفاده او و مدت زمانی که وی به بازی اختصاص می دهد، اهمیت شایان توجهی دارد.
خیلی از آموزشهای تربیتی را میتوان در میان بازیها به کودک نشان داد و حتی از خلال بازیها میتوان به شرایط عاطفی وی، احساسات، افکار و انگیزههای درونیاش پی برد. بنابراین، بسیار لازم است که مربیان به اهمیت بازی در زندگی کودکان توجه داشته و شرایط مناسب را برای بازیهای مناسب فراهم سازند.
امروزه ثابت شده کودکانی که به اندازه کافی و به درستی بازی نمیکنند، از رشد ذهنی مناسب و رشد اجتماعی درست بهره نمیبرند. امام صادق (ع) میفرمایند: «بگذار فرزندت تا هفت سال به بازی بپردازد، در هفت سال دوم به او ادب بیاموز و در هفت سال سوم مراقب وی باش.»
اگر تحلیل دقیقی روی بازی کودک در خردسالی داشته باشیم، میتوانیم تا حد زیادی شخصیت وی را در بزرگسالی بیابیم. خشونت، کمرویی، عصبی بودن، ترس، وحشت و عدم اعتماد به نفس در بزرگسالان جزء مواردی هستند که در بازیهای کودکانه این افراد قابل کشف هستند. اگر در همان دوران به کمک کودکان برویم، در بزرگسالی با مشکلات کمتری رو به رو خواهند شد.
شرکت مناسب والدین در بازیهای کودکان موجب مستحکمتر شدن رابطه والد و فرزندی میشود؛ در عین حال موقعیت مناسبی پیش میآید که والدین به تربیت فرزند بپردازند و نکات تربیتی را در خلال بازی به او آموزش دهند. پدر و مادر تعیین کننده نوع و شیوه بازی کودک نیستند؛ در این بازیها والدین نباید خواست و اراده خویش را به فرزندشان تحمیل کنند؛ ولی بهتر است شرایط سالم را برای بازی فراهم سازند، خود به عنوان هم بازی در آن شرکت داشته باشند و اجازه دهند کودک با قدرت خلاقیت خود بازی را اراده کند.
والدین در حین بازی باید به نحوه ادای کلمات، رفتارها و برخوردهای خود دقت نمایند؛ چرا که کلمات و برخوردها، آینه تمام نمای طرز حرف زدن و برخورد کردن آنان و معلمان کودک است. تجربه ثابت کرده کودک بیش از هر کس از والدین و معلمان خویش تأثیر میگیرد و نیمی از دنیای او در آرزوی تبدیل شدن به پدر و مادر یا معلم خود سپری میشود. از نظر کودک، کاملترین و قدرتمندترین افراد، والدین و معلمها هستند. اگر نکته منفی را در رفتار فرزند خود مشاهده کردید، در برخورد خود جست و جو کنید.
البته با توجه به زندگی ماشینی و خانههایی که روز به روز کوچکتر میشوند، نیازمند یافتن بازیهای مناسب در آپارتمانها هستیم، هرچند هیچ کدام از این نوع بازیها جایگزین بازی در فضای باز نمیشود. متأسفانه امروزه بازیهای رایانه ای چنان دنیای کودکان را اشغال کرده که از هرگونه بازی فکری و بدنی بازماندهاند و نه تنها سودی به حال آنان ندارد که مانع ارتباط جمعی کودک نیز میشود.
از نظر روانشناسان بازی کارکردهای مختلف دارد و از جنبههای مختلف روی کودک تأثیرمی گذارد؛ اما مهمترین و شاخصترین تأثیر آن در سه جنبهی: اجتماعی، شناختی و جسمانی کودک است.
کودک در خلال بازی به کشف محیط اطراف خود میپردازد و از طریق بازیها نخستین گامها برای اجتماعی شدن را بر می دارد؛ اما بازی به خودی خود کودک را اجتماعی بار نمیآورد! بلکه بازی باید در جمع صورت بگیرد. در دنیای تک فرزندی امروزه، حضور در محیط هایی مانند پارک، شهربازی و زمین بازی به یک ضرورت تبدیل شده است. کودکان در این گونه مکانها، دوستانی پیدا کرده و با آنان بازی میکنند و این گونه به فردی اجتماعی و مستقل تبدیل میشوند.
کودک در بازی، توانایی ارتباط جمعی با دنیای اطراف خویش را پیدا کرده و قادر به حل مشکلات کوچک و بزرگ خود خواهد بود. کودکان در بازی گروهی ناگزیر به رعایت نکات اجتماعی و قواعد میشوند. در نتیجه، مفاهیم اجتماعی مانند: رعایت نوبت، صبر، حوصله، احترام به حقوق دیگران، اعتماد به نفس، پیروزی و شکست را فرا میگیرد. ارزشهای پذیرفته شده اجتماعی را می آموزند و به مفهوم داد و ستد، احترام نهادن به مالکیت شخصی و خصوصی پی میبرند. این گونه کودکان به تدریج از خود محوری و خود گرایی دست می کشند و با محیط اطراف سازگاری نشان می دهند و هنجارهای اخلاقی، اجتماعی آن را میپذیرند.
2- رشد شناختی کودک :
بازیهایی از نوع بازیهای فکری به رشد ذهن کودک کمک میکند؛ این نوع بازیها با رشد شناختی و فکری فرد مرتبط هستند. از نظر «پیاژه» بازی در رشد هوشی کودک نقش حیاتی دارد و آثار آن در رفتار وی نیز مشهود است. بازی دست کم از دو جهت بر رشد ذهنی و شناختی کودک مۆثر است: نخست این که کودک با انواع وسایل بازی افراد و موقعیتهای بازی برخورد میکند و ممکن است در ذهن او انواع و اقسام ابهامات و سوالات شکل بگیرد؛ این سوالات او را به تأمل و تفکر وا می دارد و از این طریق ذهن وی پرورش مییابد. دوم نقش و تأثیری است که بازی در رشد زبان دارد و رشد زبان کودک نیز خود بر رشد، شناخت و ذهن او تأثیر میگذارد.
بنابراین، به وسیله بازیهای فکری و تقویت قوه تخیل میتوانید به رشد سریعتر فکری و ذهنی فرزندانتان کمک نمایید. اگر فرد در سنین کودکی خوب بازی نکند نمیتواند خوب تعلیم ببیند. چرا که از نظر«ویجیناساکس» روانشناس بازی و بازی درمانگر معروف: بازی یکی از فعالیتها و اهداف مهم کودک در زندگی است. او نمیتواند از راه دیگری غیر از بازی به کشف محیط پیرامون خود بپردازد یا استعدادهای خود و تواناییهایش را شناسایی کند و آنها را به کار گیرید. کودک حین بازی به تمرین زندگی بزرگسالی میپردازد.
برخی بازیها نیز جنبه تمرینات جسمانی و ورزشی دارند. کودک به دلیل انرژی سرشار با جست و خیز ساده یا بازیهای جسمانی پیچیدهتر سرگرم میشود. در مدتی که کودک بیدار است پیوسته مشغول فعالیت میباشد و اغلب فعالیتها نیز در قالب بازی شکل میگیرد. او بالا و پایین میپرد، میدود، مینشیند، بر میخیزد، دوچرخه سواری، طناب بازی وتوپ بازی می کند و...این فعالیتها در پرورش نیروی جسمی و حواس کودک تأثیرگذاشته و در تقویت استحکام عضلات و اندامهای وی کمک می نماید. از طریق بازی حس بینایی، شنوایی و لامسهی او پرورش مییابند؛ چشم و دستها از هماهنگی بهتر و بیشتری برخوردار میگردند؛ عضلات دست، پا و انگشتان ورزیده میشوند.
معمولاً کودکان سالم از نیروی زیادی برخوردارند و آن را در بازی مصرف میکنند؛ اگر این نیروی اضافی مصرف نشود و به صورت سرکوب شده در جسم کودک ذخیره گردد در وی نا آرامی، عصبانیت، بدخلقی و پرخاشگری ایجاد میکند.
از نظر «ابن سینا» سلب آزادی و جلوگیری از جنب و جوش کودک زمینهای برای افسردگی وی است و نتیجهی این افسردگی بی موقع و زودرس از بین رفتن رغبت هاست که به دنبال آن کودک بیمارگونه خواهد بود. کودکان به طور ذاتی سرشار از انرژی هستند و این انرژی وسیلهای مناسب برای بلوغ و رشد آنان محسوب میشود.
بنابراین، نباید انتظار داشت کودک مانند افراد بالغ ساعتها پشت نیمکت کلاس یا در گوشهای از خانه بنشیند و بدون شیطنت و بازی مانند افراد بالغ به امور مفید بپردازد. اجرای بازیهای پرنشاط به رشد دستگاههای بدن کمک مینماید، تمایلات کودک را تکامل می بخشد و سبب تخلیه انرژی او در مسیر صحیح میشود. دانش آموزانی که معلمین، آنها را در زمره افراد محبوب درجه بندی میکنند کسانی هستند که احتمالاً پدر و مادرشان به بازی جسمانی آنان توجه ویژهای داشتهاند.
یک روان شناس گفت: بوسیدن و محبت به کودک موجب افزایش اعتماد به نفس و کاهش پرخاشگری او می شود.