چگونه با ترس کودک از دکتر مقابله کنیم
اگر لباس نپوشی مریض میشی و باید دکتر بری! اگر کار بد کنی میبرمت دکتر تا بهت آمپول بزنه. این جمله کلیشهای بسیاری از والدین برای ترساندن کودک خود و نهی او از کارهای بد است؛ اما غافل از اینکه موجب ترس او از دکتر نیز میشود، هر چند این ترس دلایل دیگری هم دارد.
بیشتر کودکان زمانی که پیش پزشک میروند ترس و دلهره دارند.خیلی هم فرق نمیکند مراجعه برای چه چیزی باشد. این ترس دلایل مختلف دارد. عامل شایعی که ممکن است کودک را از معاینه پزشک بترساند، احساس درد ناشی از معاینه آسیب احتمالی است.
اگر تجربه تزریق واکسن یا آمپول هم باشد این ترس دوچندان میشود. ترس ناشی از درد معاینه در بین کودکان ۱۲ - ۶ سال بسیار رواج دارد. عامل دیگر که بیشتر در کودکان کم سن و سال دیده میشود ترس جدایی از والدین است. بیشتر کودکان از اینکه در اتاق دیگری و جدای از پدر و مادرشان تحت معاینه قرار بگیرند، میترسند.
کودکان بسیار حساس هستند و با داشتن زمینه ی کوچکی برای ترس میتوانند بسیار بسیار ترسو شوند و ما باید جلوی زمینه های کوچک ترس را بگیریم. برای جلوگیری از بوجود آمدن ترس در کودکان باید دکتر را بعنوان کسی که درد ها را خوب میکند و کسی که با دادن دارو مریضی ها را خوب میکند معرفی کنیم. کودکان ممکن است بخاطر درد از آمپول یا سرم و امثال این ها از دکتر ترس داشته باشند اما رفتار خوب دکتر میتواند ان ها را نیز جبران کند و روشن کردن این موضوع که دکتر باعث برطرف شدن بیماری کودک شده کمک بسزایی در نترسیدن کودک از دکتر میکند.
ترس جدایی از والدین هنگام معاینات پزشکی، اغلب و بین کودکان زیر ۷ سال شایع است. گاهی هم خود پزشکان باعث ترس و وحشت کودک میشوند. گاهی پزشکانی که عادت به معاینه بزرگسالان دارند طبق عادت خود، کودک را سریع و تند معاینه میکنند. ممکن است کودک از این همه عجله و سرعت پزشک به وحشت افتد و برداشت غلط و نادرستی از معاینه در ذهن خود بپروراند که نتیجهنهایی آن نیز ترس کودک از معاینه است. پزشکان با تجربه معمولا مراحل معاینه را برای کودک با صبر و حوصله توضیح میدهند و حتی بعد از معاینه، جایزهای برای کودک در نظر میگیرند تا موجب تکرار رفتار مثبت او در معاینههای بعدی شوند.
راه های کنترل خشم به سبک مانترا روشی کاملا ساده است اما تاثیری فوق العاده خواهد داشت چرا که این روش ها در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می گیرد و مورد تایید قرار گرفته اند.
کنترل خشم به روشی فوق العاده
راههای کنترل خشم با الهام از راه کارهای پیشنهادی از سوی متخصصان و افراد خبره در این زمینه می تواند نتیجه ای بهتر و موفقیت امیز تر داشته باشد. در این بخش با برخی از انها آشنا می شوید.
اینکه گاهی در زندگی عصبانی شویم، کاملا طبیعی و عادی است؛ چرا که در برخی مواقع حتی موارد کوچک هم می توانند ما را تحریک کنند. متاسفانه خشم و عصبانیت احساساتی هستند که به سختی می توان آنها را کنترل کرد اما با به کارگیری چند روش کارآمد می توان تلاشی سودمند در جهت کنترل این احساسات کرد.
امافراموش نکنید سلامتی مهمترین بخش زندگی هر فرداست و فردی که مدام عصبانی می شود، باید در انتظار بیماری هایی نظیر افزایش فشار و قند خونباشد.
در این مطلب قصد داریم با ارائه چند راهکار مفید به شما کمک کنیم تا به آسانی بتوانید خونسردی تان را حفظ کنید. این مطلب را تا انتها بخوانید.
1- نفس عمیق
بهترین حالت آن است که از روش های 4-6-8 استفاده کنید؛ یعنی نفس عمیق بکشید و تا 4 بشمارید و در نهایت نفس خود را بیرون بدهید و تا 8 بشمارید. این تمرین را حداقل 4 بار تکرار کنید. در کنار نفس عمیق، شمردن تا 10 هم توصیه می شود. گرچه با انجام این کار خشم کاملا از بین نمی رود و مسئله برطرف نمی شود اما این روش می تواند شما را از هرگونه واکنش سریع و تصمیمات غیرمنطقی بازدارد.
2- اهمیت ندادن به خشم
مسلم است که خشم خود را به سادگی نمی توانید مهار کنید اما یاد بگیرید که با مهم جلوه دادن خشم، فریاد زدن و حتی کوبیدن در نمی توانید بر خشمتان غلبه کنید؛ پس به ای این کارها، بکوشید تا خشمتان را مانند یک ابر تصور کنید؛ یعنی احساس کنید که خشم الان اینجاست ولی همزمان و به سرعت در حال حرکت و گذر است.
3- گفتگو با دوستان
وقتی به قدری عصبانی هستید که نمی دانید چگونه باید از این حالت بیرون بیایید، بهتر است با یکی از دوستان صمیمی تان تماس بگیرید و از ته دل درباره خشم خود صحبت کنید تا حالتان بهتر شود.
4- فرونشاندن خشم
همچنین بخوانید : راهی برای به آرامش رسیدن در کنار فرزند
در مواقعی که بسیار عصبانی هستید، لازم است خشمتان را تخلیه کنید. در این مواقع حرکت، بهترین وسیله برای رهایی سریع از عصبانیت است؛ زیرا با حرکت، هورمون استرس کاهش می یابد و هورمون اندروفین یا همان هورمون شادی آزاد می شود. یکی دیگر از راهکارهای مفید برای زدودن خشم، پیاده روی یا دویدن در اطراف منزل است.
5- مراقبه و تعمق
اگر دائما عصبانی می شوید، باید مراقبه کردن را تمرین کنید. روزانه 10 دقیقه تمرین لازم است تا بتوانید ذهن تان را هنگام عصبانیت شدید در عرض چند ثانیه آرام کنید؛ برای این منظور جای راحتی را انتخاب کنید، چشم ها را ببندید و سپس آگاهانه بر روی تنفس خود متمرکز شوید و چگونگی ورود و خروج هوا را در بدنتان احساس کرده و بعد تمرکز کنید و حتی الامکان بکوشید تا از افکار خود خارج نشوید. این تمرین به شما کمک می کند تا در زمان عصبانیت به سرعت خود را آرام کنید!
6- استفاده از وسیله ای برای تحریک
اجازه بدهید با مثالی موضوع را روشن کنیم؛ مثلا نیش پشه را می توان از طریق خارش در مدت کوتاهی دفع کرد؛ پس برای اینکه خشم تان را بپوشانید، لازم است از یک محرک شدیدتر استفاده کنید؛ برای نمونه می توانید آب نبات زنجبیلی بمکید یا یک فلفل قرمز را چندین بار گاز بزنید؛ پس، از این به بعد برای کنترل خشم در کیف دستی یا در کشوی میزتان چندین آب نبات زنجبیلی یا خوراکی هایی از این قبیل قرار دهید.
7- لبخند زدن
در مواقعی که بسیار عصبانی هستید، سعی کنید یک بار لبخند بزنید؛ زیرا تنها وقتی که حال خوبی داریم، لبخند نمی زنیم؛ بلکه در زمانی که می خواهیم حال بهتری داشته باشیم نیز لبخند به لبانمان می نشیند؛ علاوه بر آن خنده استرس را کم می کند، فشار خون را کاهش می دهد و نیروهای دفاعی بدن را قوی تر می کند. فراموش نکنیددر هر صورت، لبخند ارزشمند است.
کنترل خشم و عصبانیت
8- مقایسه ممنوع
گاهی اوقات علت عصبانیت افراد مقایسه خودشان با دیگران است؛ مثلا شخص می گوید که درآمد همکارم بیشتر از من است یا اتومبیل همسایه ام بهتر از اتومبیل من است و یا مواردی از این دست. خود را با دیگران مقایسه نکنید و تنها موقعیت خاص خود را در نظر بگیرید. اگر از موقعیت فعلی تان ناراضی هستید یا فکر می کنید موقعیت دیگران بهتر از وضعیت فعلی شماست، آستین تان را بالا بزنید و کمی اوضاع را تغییر دهید. در هر حال در هنگام مقایسه کردن خود با دیگران هرگز عصبانی نشوید و بیشتر به فکر خود باشید.
9- اندیشیدن به مانترا
«مان» به معنی فکر و «ترا» به معنی آزاد شدن است؛ در حقیقت مانترا مجموعه ای از کلمات و آواهایی است که با لحن خاص و به دفعات تکرار می شوند و به آن دلیل که مانترا تاثیر مثبتی بر جسم و روح می گذارد، در مراقبه کاربرددارد. مانترا به تعادل ذهنی کمک می کند و از این طریق باعث می شود عصبانیت ما سریع تر فروکش کند یا دیرتر ظاهر شود.
به یک جمله یا یک شعار فکر کنید که بتواند شما را در چنین موقعیتی آرام کند. در مواقع خشم با جملاتی نظیر «آن ارزش ندارد»، «من کاملا آرام هستم»، مانترا را در خود ایجاد کنید و خود را از خشم برهانید.
رفع خجالت کودک با هشت رفتار صحیح
کمکش کنید احساساتش را بیان کند کودکان خجالتی از اینکه مورد قضاوت دیگران قرار بگیرند، ترسان اند اضطراب ناشی از این موضوع سبب بروز حس حقارت در آنها می شود. لازم است به طور مرتب به حرف های کودک و چیزهایی که از اطرافیان شنیده گوش کنید.به او اعتماد به نفس بدهید.هرچه شما بیشتر با او صحبت کنید، برقراری ارتباط با دیگران نیز برای او راحت تر خواهد شد.
از انگ زدن به کودک پرهیز کنید از گفتن جملاتی نظیر «او را ببخشید،کمی خجالتی است!» خودداری کنید. بیان چنین جملاتی سبب می شود کودک شما گمان کند دچار مرضی درمان ناپذیر است و خجالتی بودن جزو ذات اوست. بیان این جملات حتی توجیهی برای او می شود تا نخواهد تغییر کند و از هر موقعیت اجتماعی که برایش سخت است، بگریزد.
از خجالتی بودن او در جمع حرفی به میان نیاورید کودکان خجالتی در برابر حرف های اطرافیان بسیار حساس اند. حرف زدن در مقابل او با مادر دوستش تنها وضعیت را وخیم تر خواهد کرد. کودکان خجالتی بیش از قضاوت های منفی به قضاوت های مثبت محتاج اند.
او را مجبور به برقراری ارتباط نکنید تشویق کردن کودکان خجالتی برای پیوستن به دیگران تنها وضعیت را بدتر می کند. باعث می شود این حس به کودک منتقل شود که والدین او را نمی فهمند و او بیشتر در خود فرو می رود و منزوی می شود. کنار آمدن با خجالت باید به تدریج و به آرامی صورت پذیرد.
کودکان خجالتی فقط نیاز به کمی گذشت زمان برای عادی شدن اوضاع دارند ، این کودکان هیچ عیب یا ایرادی ندارند فقط خوب اجتماعی نشده اند و یا زمینه ی اخت پیدا کردن با محیط برای آنان ایجاد نشده است. با فشار آوردن بر آنان برای کنار گذاشتن خجالت به حیا و اعتماد ب نفس آنان لتمه وارد نکنید زیرا این کودکان زمانی که تحت فشار باشند بیشتر خجالت میکشند و دچار سرخوردگی میشوند و در نتیجه ی آن از محیط فاصله میگیرند. کودکان خجالتی به مرور زمان ممکن است خجالت را کنار بگذارند اما اگر موضوع خجالتشان را مدام بیان کنید و بفهمند که فرقی با دیگران دارند هیچ گاه نمیتوانند خجالت کشیدن را کنار بگذارند و ناگفته نماند که خجالت کشیدن کودکان یک امر طبیعی و ذاتیست و هیچ نشانه ی بدی نیست.
حامی خجالت او نباشید ثبت نام نکردن کودک در کلاس ورزش به این بهانه که او خجالتی است، موضوع را اسفناک تر از آن چیزی می کند که هست. ترس والدین به کودک القا می شود و همین امر سبب ترس او و خجالتی تر شدنش می شود. باید اجازه داد کودک با مشکلاتش کنار بیاید و جایگاهی در میان دیگران برای خود باز کند. مراقب نکته ای دیگر نیز باشید. خجالتی بودن نباید ادب را از کودک بگیرد. وقتی جایی می روید یا با کسی روبه رو می شوید، از او بخواهید سلام کند یا بابت کادویی که دریافت کرده تشکر کند.
از او بخواهید برایتان شعر بخواند در خانه، خاله بازی کنید. اجازه بدهید در قالب یک بازی صحنه های زندگی واقعی تکرار شود. این نوع بازی ها اضطراب او را کم کرده و سبب صمیمی شدن او می شود. خواندن شعر یا تئاتر بازی کردن سبب می شود به مرور اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.
برای او ارزش قایل شوید در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. کودکان خجالتی همیشه فکر می کنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت می کنند. پس هر بار کار درستی انجام می دهد، او را تشویق کنید. مثلا بگویید «من به تو افتخار می کنم. تو توانستی از ترست فاصله بگیری.»، «چه قدر شجاعی!» و ... این امر سبب می شود حس عشق در او جان بگیرد.
نگذارید منزوی شود لازم نیست برایش تولد بگیرید و تمامی دوستان را دعوت کنید. او را مجبور نکنید به تولد دوستانش برود و در جمعی از بچه ها حاضر شود.معمولا کودکان خجالتی ترجیح می دهند فقط با یک نفر بازی کنند. سعی کنید کودکی که به عنوان هم بازی برای او انتخاب می کنید کوچک تر از او باشد تا بتواند بر وی تسلط یابد و اعتماد به نفس پیدا کند. در صورتی که بیش از حد خجالتی شده او را پیش یک روان شناس ببرید و مشورت کنید.
اگر سعی دارید فرزندتان را از انجام کاری متوقف کنید، مدام داد و فریاد زدن راه درستش نیست
میخواهیم در مورد داد و فریاد زدن حرف بزنیم. شاید شما جزو آنهایی باشید که مدام سر بچهها داد میزنند یا شاید هم گهگاه این کار را میکنید و یا ممکن است خیلی به ندرت پیش بیاید که سر فرزندتان داد بزنید.
اگر اصلا این کار را نمیکنید به شما تبریک میگوییم. اگر هم اهل داد زدن هستید، خب، بالاخره انسان است دیگر! شاید تا به حال نمیدانستید داد زدن بر سر بچهها، چه عواقبی دارد که ما برایتان میگوییم و البته اینکه چطور میتوانید این عادت را از محیط خانهتان دور کنید.
اول از همه؛ داد زدن سر کودکان همیشه هم بد نیست
بله، درست است؛ داد زدن گاهی مفید و حتی لازم است. داد زدن چیزی شبیه آژیر آتش نشانیست که میتواند از آن با احتیاط و به عنوان علامتی از خطر استفاده کرد.
داد زدن، شکلی موثر از هشدار برای بچهها در مواقعی است که در موقعیتی خطرناک قرار میگیرند. یعنی داد زدن باید فقط شیوهای از هشدار باشد، نه بخشی از تنبیه یا روشی برای ادارهی امور روزمره!
داد زدن چه بر سر بچهها میآورد؟
اگر سعی دارید فرزندتان را از انجام کاری متوقف کنید یا ساکتش کنید، مدام داد و فریاد زدن راه درستش نیست. اگر به آرامی واکنش نشان دهید، اطمینان و عشق را در فرزندتان پرورش خواهید داد. اما عکس این موضوع هم صدق میکند؛ اگر مدام با داد و فریاد زدن کارتان را پیش ببرید، مغز فرزندتان وارد حالت جنگ و گریز خواهد شد.
داد زدن ممکن است باعث شود فرزندتان مقابله به مثل کند و رفتار تهاجمی به سمت شما داشته باشد و حتی بخواهد به شما آسیب بزند. همچنین داد زدن باعث میشود کودکتان یا فرار کند و یا فقط با ترس و دلهره به شما خیره شود. مطالعات نشان داده داد زدن، در بلند مدت، بچهها را تهاجمیتر میکند، هم از لحاظ کلامی و هم از نظر فیزیکی.
داد زدن به فرزندتان یاد میدهد تا زمانی که داد نزدنید جدی نیستید
در بیشتر موارد ما به این امید سر بچهها داد میزنیم که آنها یاد بگیرند دفعهی بعد بدون داد زدن ِ ما، کاری را انجام بدهند یا ندهند. اما چیزی که واقعیت دارد کاملا برعکس است! یعنی ما به آنها یاد میدهیم تا زمانی که سرشان داد نزنیم، جدی نیستیم. در این مطلب، چند توصیهی بسیار خوب برای شما داریم تا کمکتان کنیم بدون نیاز به داد زدن، حس همکاری و همدلی بین شما و فرزندتان تقویت شود.
داد زدن، شکل درستی برای ارتباط نیست
گاهی وقتها ما طبق این باور نادرست داد میزنیم که، اگر با صدای بلند حرف بزنیم یا نکتهای را گوشزد کنیم، کودکمان راحتتر میتواند آن نکته را به خاطر سپرده و جدی بگیرد. در حالیکه اینطور نیست. شاید در کوتاه مدت و بسیار سطحی از داد زدنتان نتیجه بگیرید اما نکتهای که به آرامی و با شیوههای درست گوشزد میشود بسیار موثرتر و عمیقتر در ذهن کودک جا میافتد تا نکتهای که با داد زدن به کودک منتقل میشود.
با داد زدن نمیتوانید پیامتان را مستقیما به فرزندتان منتقل کنید، زیرا بچهها در دفاع از خودشان در برابر یک خطر احتمالی یا خطر واقعی بسیار پرتکاپو هستند و اصل مطلب را از دست میدهند، اما اگر با آرامش حرف بزنید، لزومی برای دفاع نمیبینند و روی همان چیزی که هدف شماست تمرکز خواهند کرد.
داد زدن، اعتماد را از بین میبرد
اگر مدام با داد و تهدید، ترس را در دل فرزندتان ایجاد کنید، اعتماد او به شما آسیب دیده و از بین میرود. به جای داد زدن، جور دیگری شرایط را کنترل کنید و با حسی از شوخی و همراهی، هشدارهای لازم یا نکات و توصیههایتان را به او منتقل کنید. واکنش نشان دادن به یک موقعیت اگر از نگاه فرزندتان،همراه با همدلی و مهربانی باشد، در تودهای از مشکلات بعدی ِ بهم گرده خورده گرفتار نخواهید شد و فرامینتان هم به اجرا درخواهند آمد!
شما هم قرار نیست کامل و بیعیب باشید؛ اما خونسردیتان را حفظ کنید
خونسرد ماندن گاهی واقعا سخت است. وقتی پسر کوچکتان برای پانزدهمین بار، تمام محتویات کیف دستیتان را روی زمین ولو میکند، حتما دارد روی اعصابتان راه میرود! اما خونسرد ماندن شما، مطمئنا بازخورد خوبی خواهد داشت و اعتماد فرزندتان به شما سلب نخواهد شد و فرزندی خواهید داشت که به شما اطمینان دارد، از شما نمیترسد، با شما نمیجنگد و عاشق شماست.
اگر وقتی کوچک بودید والدین شما مدام سرتان داد میزدند، اجازه ندهید این عادت به زندگی شما هم رخنه کند. شما پدر و مادر عاقلتری باشید، صبوری را تمرین کنید و عشقتان را بروز دهید.
بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را میپسندید
این قانونهای تربیت مهمترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق میکنند.
تحسین و پاداش
بهترین پاداش برای کودکان تعریف، تمجید، تحسین و محبتِ شماست.
ثبات قدم و استمرار
وقتی مقرراتی را برای کودکتان تعیین میکنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید. اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندانشان، قوانین را نقض میکنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس (همسرتان، مادربزرگ و حتی خود شما) نباید آن را نقض کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند و در برابر آن مطیع باشند.
برقراری روال معین
نظم و روال مشخصی را در خانه برقرار کنید. مهمترین اصل در برقراری روال معین در زندگی؛ تعیین وقت دقیق خوابیدن، بیدار شدن و غذا خوردن است. وقتی روال مشخصی را در زندگی برقرار کردید، فقط در موارد خاص مانند زمان سفر یا بیماری میتوانید انعطاف به خرج دهید. تربیت صحیح فقط با وجود نظم امکان پذیر است اما این فقط فرزند شما نیست که باید نظم را رعایت نماید بلکه تمام اعضای خانواده باید منظم باشند تا کودک منظم زندگی کند و امکان تربیتش فراهم شود. تعیین روال مشخص، چهارچوبِ برنامه خانواده است و باید آن را حفظ کرد اما افراط نکنید و عاقلانه انعطاف به خرج دهید.
حدو حدود و خط قرمزها
کودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام یک غیر قابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص میکنید، از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او تا کجاست.
نظم
حفظ حد و حدود و خط قرمزها با رعایت نظم امکان پذیر میشود و نظم یعنی نظارتی قاطعانه و عادلانه. نکته پر اهمیت این است که هرگز نباید نظم را با استفاده از خشونت و تنبیه برقرار کنید.
هشدارها
هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک میرسانید. برای مثال به او اطلاع میدهید تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن میشود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد میکنید، در واقع به او فرصت میدهید تا رفتار خود را تصحیح کند.
انتظارات
بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را میپسندید. برای این منظور، با او راجع به خواستههایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیحهای خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آنها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا اینکه به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.
محدودیتها
خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند.
مسئولیتپذیری
کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آنها اجازه رشد بدهید. به آنها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیتهای هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارتهای زندگی و تواناییهای اجتماعی در آنها تقویت شود. اما یادآوری میکنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و تواناییهای آنها باشد، در غیر این صورت به جای برنده شدن، بازنده بودن را به فرزند خود میآموزید.
آنچه والدین باید بدانند
تسلط والدین در تربیت کودک6 راه جالب برای آموزش مسائل مالی به کودکانابراز محبت والدین به یکدیگردر حضور کودکاین 10 مهارت را به کودک بیاموزیدتربیت بچه ها یکی از دغدغه های والدین استتربیت کودکان 3 تا 14 سال