بهترین مطالب از سرتاسر وب

روانشناسی-عاشقانه-دانستنی-هنری-آموزنده-شعر-خنده-غم-

بهترین مطالب از سرتاسر وب

روانشناسی-عاشقانه-دانستنی-هنری-آموزنده-شعر-خنده-غم-

داد زدن سر کودکان چه نتیجه ای دارد؟



 اگر سعی دارید فرزندتان را از انجام کاری متوقف کنید، مدام داد و فریاد زدن راه درستش نیست



 می‌خواهیم در مورد داد و فریاد زدن حرف بزنیم. شاید شما جزو آنهایی باشید که مدام سر بچه‌ها داد می‌زنند یا شاید هم گهگاه این کار را می‌کنید و یا ممکن است خیلی به ندرت پیش بیاید که سر فرزندتان داد بزنید.


 


اگر اصلا این کار را نمی‌کنید به شما تبریک می‌گوییم. اگر هم اهل داد زدن هستید، خب، بالاخره انسان است دیگر! شاید تا به حال نمی‌دانستید داد زدن بر سر بچه‌ها، چه عواقبی دارد که ما برای‌تان می‌گوییم و البته اینکه چطور می‌توانید این عادت را از محیط خانه‌تان دور کنید.


 


اول از همه؛ داد زدن سر کودکان همیشه هم بد نیست


بله، درست است؛ داد زدن گاهی مفید و حتی لازم است. داد زدن چیزی شبیه آژیر آتش نشانیست که می‌تواند از آن با احتیاط و به عنوان علامتی از خطر استفاده کرد.


 


داد زدن، شکلی موثر از هشدار برای بچه‌ها در مواقعی است که در موقعیتی خطرناک قرار می‌گیرند. یعنی داد زدن باید فقط شیوه‌ای از هشدار باشد، نه بخشی از تنبیه یا روشی برای اداره‌ی امور روزمره!


 


داد زدن چه بر سر بچه‌ها می‌آورد؟


اگر سعی دارید فرزندتان را از انجام کاری متوقف کنید یا ساکتش کنید، مدام داد و فریاد زدن راه درستش نیست. اگر به آرامی واکنش نشان دهید، اطمینان و عشق را در فرزندتان پرورش خواهید داد. اما عکس این موضوع هم صدق می‌کند؛ اگر مدام با داد و فریاد زدن کارتان را پیش ببرید، مغز فرزندتان وارد حالت جنگ و گریز خواهد شد.


 


داد زدن ممکن است باعث شود فرزندتان مقابله به مثل کند و رفتار تهاجمی به سمت شما داشته باشد و حتی بخواهد به شما آسیب بزند. همچنین داد زدن باعث می‌شود کودک‌تان یا فرار کند و یا فقط با ترس و دلهره به شما خیره شود. مطالعات نشان داده داد زدن، در بلند مدت، بچه‌ها را تهاجمی‌تر می‌کند، هم از لحاظ کلامی و هم از نظر فیزیکی.


 


داد زدن به فرزندتان یاد می‌دهد تا زمانی که داد نزدنید جدی نیستید


در بیشتر موارد ما به این امید سر بچه‌ها داد می‌زنیم که آنها یاد بگیرند دفعه‌ی بعد بدون داد زدن ِ ما، کاری را انجام بدهند یا ندهند. اما چیزی که واقعیت دارد کاملا برعکس است! یعنی ما به آنها یاد می‌دهیم تا زمانی که سرشان داد نزنیم، جدی نیستیم. در این مطلب، چند توصیه‌ی بسیار خوب برای شما داریم تا کمک‌تان کنیم بدون نیاز به داد زدن، حس همکاری و همدلی بین شما و فرزندتان تقویت شود.


 


داد زدن، شکل درستی برای ارتباط نیست


گاهی وقت‌ها ما طبق این باور نادرست داد می‌زنیم که، اگر با صدای بلند حرف بزنیم یا نکته‌ای را گوشزد کنیم، کودک‌مان راحت‌تر می‌تواند آن نکته را به خاطر سپرده و جدی بگیرد. در حالیکه اینطور نیست. شاید در کوتاه مدت و بسیار سطحی از داد زدن‌تان نتیجه بگیرید اما نکته‌ای که به آرامی و با شیوه‌های درست گوشزد می‌شود بسیار موثرتر و عمیق‌تر در ذهن کودک جا می‌افتد تا نکته‌ای که با داد زدن به کودک منتقل می‌شود.


 


با داد زدن نمی‌توانید پیام‌تان را مستقیما به فرزندتان منتقل کنید، زیرا بچه‌ها در دفاع از خودشان در برابر یک خطر احتمالی یا خطر واقعی بسیار پرتکاپو هستند و اصل مطلب را از دست می‌دهند، اما اگر با آرامش حرف بزنید، لزومی برای دفاع نمی‌بینند و روی همان چیزی که هدف شماست تمرکز خواهند کرد.


 


داد زدن، اعتماد را از بین می‌برد


اگر مدام با داد و تهدید، ترس را در دل فرزندتان ایجاد کنید، اعتماد او به شما آسیب دیده و از بین می‌رود. به جای داد زدن، جور دیگری شرایط را کنترل کنید و با حسی از شوخی و همراهی، هشدارهای لازم یا نکات و توصیه‌های‌تان را به او منتقل کنید. واکنش نشان دادن به یک موقعیت اگر از نگاه فرزندتان،همراه با همدلی و مهربانی باشد، در توده‌ای از مشکلات بعدی ِ بهم گرده خورده گرفتار نخواهید شد و فرامین‌تان هم به اجرا درخواهند آمد!


 


شما هم قرار نیست کامل و بی‌عیب باشید؛ اما خونسردی‌تان را حفظ کنید


خونسرد ماندن گاهی واقعا سخت است. وقتی پسر کوچک‌تان برای پانزدهمین بار، تمام محتویات کیف دستی‌تان را روی زمین ولو می‌کند، حتما دارد روی اعصاب‌تان راه می‌‌رود! اما خونسرد ماندن شما، مطمئنا بازخورد خوبی خواهد داشت و اعتماد فرزندتان به شما سلب نخواهد شد و فرزندی خواهید داشت که به شما اطمینان دارد، از شما نمی‌ترسد، با شما نمی‌جنگد و عاشق شماست.


 


اگر وقتی کوچک بودید والدین شما مدام سرتان داد می‌زدند، اجازه ندهید این عادت به زندگی شما هم رخنه کند. شما پدر و مادر عاقل‌تری باشید، صبوری را تمرین کنید و عشق‌تان را بروز دهید.



ادامه مطلب ...

قوانین صحیح تربیت کردن کودکان + آموزش تربیت کودکان



  بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می‌پسندید


 


 این قانون‌های تربیت مهم‌ترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق می‌کنند.

 

تحسین و پاداش

 بهترین پاداش برای کودکان تعریف، تمجید، تحسین و محبتِ شماست.


ثبات قدم و استمرار

 وقتی مقرراتی را برای کودکتان تعیین می‌کنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید. اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندانشان، قوانین را نقض می‌کنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس (همسرتان، مادربزرگ و حتی خود شما) نباید آن را نقض کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند و در برابر آن مطیع باشند.


برقراری روال معین

 نظم و روال مشخصی را در خانه برقرار کنید. مهم‌ترین اصل در برقراری روال معین در زندگی؛ تعیین وقت دقیق خوابیدن، بیدار شدن و غذا خوردن است. وقتی روال مشخصی را در زندگی برقرار کردید، فقط در موارد خاص مانند زمان سفر یا بیماری می‌توانید انعطاف به خرج دهید. تربیت صحیح فقط با وجود نظم امکان پذیر است اما این فقط فرزند شما نیست که باید نظم را رعایت نماید بلکه تمام اعضای خانواده باید منظم باشند تا کودک منظم زندگی کند و امکان تربیتش فراهم شود. تعیین روال مشخص، چهارچوبِ برنامه خانواده است و باید آن را حفظ کرد اما افراط نکنید و عاقلانه انعطاف به خرج دهید.


حدو حدود و خط قرمزها

 کودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام یک غیر قابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص می‌کنید، از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او تا کجاست.


نظم

 حفظ حد و حدود و خط قرمزها با رعایت نظم امکان پذیر می‌شود و نظم یعنی نظارتی قاطعانه و عادلانه. نکته پر اهمیت این است که هرگز نباید نظم را با استفاده از خشونت و تنبیه برقرار کنید.


هشدارها

 هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می‌رسانید. برای مثال به او اطلاع می‌دهید تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می‌شود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد می‌کنید، در واقع به او فرصت می‌دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.


انتظارات

 بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می‌پسندید. برای این منظور، با او راجع به خواسته‌هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیح‌های خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آن‌ها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا اینکه به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.


محدودیت‌ها

 خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند.


مسئولیت‌پذیری

 کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آن‌ها اجازه رشد بدهید. به آنها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت‌های هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت‌های زندگی و توانایی‌های اجتماعی در آنها تقویت شود. اما یادآوری می‌کنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی‌های آنها باشد، در غیر این صورت به جای برنده شدن، بازنده بودن را به فرزند خود می‌آموزید.

  



آنچه والدین باید بدانند


تسلط والدین در تربیت کودک6 راه جالب برای آموزش مسائل مالی به کودکانابراز محبت والدین به یکدیگردر حضور کودکاین 10 مهارت را به کودک بیاموزیدتربیت بچه ها یکی از دغدغه های والدین استتربیت کودکان 3 تا 14 سال

علت خیالپردازی کودکان و بهترین واکنش والدین نسبت به فرزندان خیالپرداز




یکی از مسائلی که خیلی از کودکان با آن برخورد دارند, خیالپردازی است


  

دنیای کودکی یکی از بهترین دوره‌های زندگی هر فردی است چون در این دنیای رنگارنگ همه چیز دوست‌داشتنی و روشن است و کمتر دغدغه‌ای در آن وجود دارد. یکی از مسائلی که خیلی از کودکان با آن برخورد دارند، این است که گاهی خود را به جای یک شخصیت خاص می‌بینند و همین مساله اگر طولانی شود موجب نگرانی والدین می‌شود، در صورتی که باید بپذیریم تخیل و همذات‌پنداری کودکان بخشی از دنیای کودکان است. در مورد اینکه چگونه والدین می‌توانند با این مساله روبرو شوند، با دکتر گلفر حسینی، روان‌شناس، گفت‌وگو کرده‌ایم.


تعریف شما از واژه همذات‌پنداری چیست؟

واژه همذات‌پنداری به‌دلیل شباهت معنایی و آوایی، گاهی به جای واژه همزاد‌پنداری به کار برده می‌شود، اما از لحاظ معنایی این دو واژه متفاوت هستند، بنابراین ابتدا لازم است با تعریفی کوتاه این دو واژه را از هم مجزا کنیم. همزاد‌پنداری، باوری خرافی و غیرعلمی است که به این امر اشاره می‌کند که هر کس همزادی دارد که به‌طور همزمان با او زندگی می‌کند. اما همذات‌پنداری در واقع درونی کردن ارزش‌های الگوهای مهم زندگی توسط افراد است و در حقیقت، فرد با الگوی مهم زندگی‌اش همانند‌سازی می‌کند و فرد، هویت یک شخص دیگر را تاحدی، به خود می‌گیرد.

 

 اینکه کودکان با شخصیت‌های مختلف کارتونی همذات‌پنداری می‌کنند برایشان خوب است؟

معمولا کودکان با مشاهده انیمیشن‌های مختلف و قصه‌های تخیلی، علاوه بر اینکه حس‌های پنجگانه‌شان با این قصه‌ها درگیر می‌شود، قوه تخیلشان هم به کار می‌افتد و شروع به خیال‌پردازی کرده و از سد محدودیت‌های دنیای واقعی عبور می‌کنند و در دنیای خیال از طریق همانند‌سازی با قهرمان داستان، برای خود شخصیتی نزدیک با قهرمان داستان با ویژگی شخصیتی اغراق‌آمیزش می‌آفرینند.

 

در واقع، الگو‌پذیری و همانند‌سازی کودکان و به‌تبع آن همذات‌پنداری یکی از ویژگی‌های طبیعی فرد است و به رشد ذهنی او کمک می‌کند، اما نکته قابل‌تامل این است که در هر موضوعی تعادل حرف اول را می‌زند. وقتی کودکان تنها می‌مانند بیشتر به سمت دنیای خیال سوق داده می‌شوند و افراط در هر مقوله‌ای سلامت روان را تهدید می‌کند.


کودکانی که ساعت‌های طولانی با بازی‌های رایانه‌ای، فیلم‌ها و انیمیشن‌ها و به طور کلی با جامعه مجازی در ارتباط هستند، از دنیای واقعی فاصله می‌گیرند و در این مواقع همذات‌پنداری حالت مرضی به خود می‌گیرد و احتمال انجام رفتارهای پرخطر در این کودکان وجود دارد.


چطور ‌می‌توان مانع این اتفاق شد؟

زمان ارتباط با دنیای مجازی باید محدود باشد و والدین با نظارت کامل برای کودکان برنامه منسجم روزانه تنظیم کنند تا مهارت‌های لازم در دنیای واقعی در کودکان پرورش یابد. یکی دیگر از راهکارهای پیشگیری از افراط کودکان تشویق آنها برای شرکت در بازی‌های گروهی و مشارکتی با گروه همسالان است.


 

دنیای کودکی یکی از بهترین دوره‌های زندگی هر فردی است


  

مقایسه همذات‌پنداری در پسران و دختران با هم تفاوتی دارد یا نه؟

کودکان چه پسر و چه دختر هردو با الگوهای مهم زندگی‌شان همذات‌پنداری می‌کنند که البته تحقیق دقیقی در مورد مقایسه فراوانی این عمل در دو جنس انجام نشده، اما روشن است که هر دو جنس همانند‌سازی می‌کنند، اما با ویژگی‌هایی مخصوص به خودشان، برای مثال در پسر‌ها بیشتر قدرت و توانایی انجام کارهای فوق‌العاده و در دختر‌ها ویژگی‌هایی مانند جمال و داشتن چوب جادویی برای خلق دنیایی زیبا و آرام نمایان می‌شود.


والدین می‌توانند جایگزین خوبی به جای آن شخصیت خاصی که فرزندشان به او وابسته شده باشند؟

به‌ هر حال همه کودکان نیازمند توجه منظم و رسیدگی کافی از سوی والدین و مراقبان نزدیک به خود هستند. یکی از روش‌های ابراز علاقه و توجه نسبت به کودک، «گوش کردن فعال» به گفته‌ها و خواسته‌های او است. شما اگر شنونده خوبی باشید و بی‌درنگ در برابر افکار و احساسات فرزندتان واکنش نشان دهید، این فرصت را برایش فراهم کرده‌اید که روش درست برخورد با مشکلات را بیاموزد زیرا صبر و درک والدین بسیار مهم‌تر از ارائه سریع راه‌حل به کودک است.


از طرف دیگر، اگر بدون تقاضای کمک از سوی کودک، دائم به فکر یاری رساندن به او باشید، قدرت یافتن راه‌حل را از کودک سلب کرده و او را فردی متکی و وابسته به خود بار آورده‌اید، در حالی که گوش دادن فعال، می‌تواند کودک را تشویق به یافتن راه‌حل مشکل کند و ارزش‌هایی مانند استقلال، مسوولیت‌پذیری، اعتماد به نفس و بالندگی را در او رشد دهد.


در عین حال توجه نشان دادن، فراتر از حضور جسمانی فرد است. برای مثال، توجه به کودک حین تماشای تلویزیون یا مطالعه کتاب و روزنامه، آن چیزی نیست که او نیاز دارد، بلکه او به «زمانی مفید» نیاز دارد تا بتواند تمام توجه و تمرکز والدینش را معطوف سخنان و حرکات خود کند. منظور از زمان مفید وقتی است که پدر و مادر وارد دنیای ذهنی-روانی فرزندشان می‌شوند، با او به بازی می‌پردازند، به داستان‌های خیالی‌اش گوش می‌کنند و دنیا را از دید او می‌بینند.


اگر کودک تخیل خودش را با والدینش در میان گذاشت آنها چه باید بکنند؟

تلویزیون، فیلم، سی‌دی و بازی‌های ویدئویی بر خیال‌پردازی کودکان تاثیرات بسیاری دارد. ورود کلیشه‌های متعدد به دنیای خیالی کودکان، نشانه تاثیر فناوری بر دنیای کودکان است. قوه خیال کودک باید متعلق به خودش باشد اما می‌بینیم که فیلم‌های متعدد علمی- تخیلی و انواع بازی‌های ویدئویی، دنیاهایی خیال‌انگیز و ساختگی پیش روی کودکان می‌گشایند که البته نفس وجود آنها بی‌ضرر است اما اگر کودکی به طور دائم تحت‌تاثیر تصاویر خیال‌انگیز قرار گیرد، طبیعی است که نمی‌تواند قوه تخیل خود را به درستی به کار بیندازد. در مجموع والدین باید به تخیل کودک خود بها دهند.

 

به‌عنوان مثال اگر او می‌گوید من ٣ متر پریده‌ام به او بگویند: «چقدر جالب! اگر تو دوست داری ٣ متر بپری، من دوست دارم ۵ متر بپرم!» بنابراین زمینه تخیل را نباید در کودک از بین برد. هرگز به کودک نگویید: «خالی نبند یا دروغ نگو!» هرگز در مورد نادرست یا درست بودن و واقعی یا تخیلی بودن آن با کودک بحث نکنید. به آرزوهای پنهان در گفته‌هایش توجه و او را درک کنید. برای توانایی بیان او ارزش قائل شوید و در مورد اینکه اگر داستان او واقعیت پیدا می‌کرد چقدر جالب بود، نظر بدهید.

 

حتی می‌توانید قصه‌های او را بنویسید یا ضبط کنید. می‌توانید از او بخواهید قصه‌اش را نقاشی کند. هرگز با جملاتی مانند «دروغ نگو»، «تو دروغ می‌گویی»، «بچه دروغگو» برچسب‌های دنیای بزرگسال را به کار نگیرید. خیال‌پردازی‌های کودکانه در دوران پیش از دبستان نشانه‌هایی از بی‌ادبی و بی‌اخلاقی او نیست. این مساله حتی نباید شما را نگران آینده او کند که احتمالا فرزندی دروغگو خواهید داشت. کودکان به مرور مفاهیم خوب و بد را می‌آموزند و به همین ترتیب به اهمیت راستگویی پی می‌برند. تا قبل از 5/3 سالگی او مهارت لازم برای دروغ گفتن عمدی ندارد. این مساله حتی نباید شما را نگران آینده او کند که احتمالا فرزندی دروغگو خواهید داشت.


اگر کودکی آنقدر با شخصیت دوست‌داشتنی‌اش همذات‌پنداری کرد که از دنیای واقعی جدا شد، چه باید کرد؟

در این شرایط اگر والدین احساس کردند چنین اتفاقی افتاده و کودکشان کمتر با دنیای واقعی و همسالانش ارتباط برقرار می‌کند، بهتر است به متخصص مراجعه و روش‌های درمانی مناسب را کسب کنند. البته بازی با همسالان هم می‌تواند کمک خوبی برای ارتباط کمتر کودک با آن شخصیت وابسته باشد.



تاثیرات قرص های روانگردان بر انسان + نقش خانواده در ترک مواد روانگردان و مخدر



عوارض روانگردان ها بلافاصله با مصرف نمایان می شود


 قرص های روانگردان تغییراتی در رفتار افراد به وجود می آورد که گاهی موجب شادی و نشاط و برخی اوقات موجب پرخاشگری می شود.


مواد مخدر به علت تاثیر خاصی که روی قسمت های ویژه ای از مغز می گذارد، موجب آرامش و نشاط می شود. از این رو افراد به سمت آن گرایش دارند.



نشاط کاذب با مصرف روانگردان ها قرص های روانگردان

البته مواد مخدر در قدیم به صورت کاملا طبیعی و نتیجه گیاهی مانند خشخاش بود که خاصیت طبی داشت، اما طی دهه های اخیر مواد تازه ای در آزمایشگاه ها ساخته شد که کمی تاثیراتشان با مواد مخدر اولیه متفاوت است. به طور کلی تاثیر عمده مواد مخدر و محرک این است که حالت خوشی، سرخوشی و استراحت ایجاد می کنند.


   

از سوی دیگر، در کنار خوشی حالت وابستگی هم به وجود می آید، یعنی تغییراتی در مغز رخ می دهد که باعث می شود تاثیر این مواد به تدریج کم شود. به همین دلیل معتادان ناچارند مقدار بیشتری از این مواد را مصرف کنند و این مساله موجب ضرر روانی، اقتصادی، اجتماعی و... می شود. به عبارت دیگر مقدار بیشتر مواد تاثیرات سوئی روی مغز دارد و به سلامتی صدمه می زند. از سوی دیگر، افراد برای جبران هزینه مواد روانگردان مجبورند دست به کارهای ضد اجتماعی مانند قاچاق، دزدی و... بزنند تا بتوانند به اعتیاد خودشان پاسخ دهند. اخیرا انواع روانگردان ها بیشتر شده و راه های ورود آن ها از سمت شرق، غرب، شمال و جنوب وجود دارد. از این رو در حال حاضر تفاهم اهل نظر بر این است که در کنار مقابله با مصرف این مواد پیشگیری از مصرف اولیه موثرترین راه است، اما اگر فردی به مصرف روانگردان ها روی آورد باید اقدامات درمانی صورت گیرد و این اقدامات درمانی در بیشتر موارد به شکل تقلیل خطر است، یعنی نمی توان فرد را به صورت کلی از مصرف روانگردان ها منصرف کرد، بلکه باید به او کمک کرد که این مواد را در حد قابل قبولی مصرف کند.



عوارض جبران ناپذیر قرص های روانگردان

 در بعضی مواقع بسیاری از بی قانونی ها و قانون شکنی ها بر اثر استفاده از مواد پیش می آید؛ بنابراین روش های تقلیل خطر شامل این مورد هم است، یعنی این مواد از طریق سازمان های اجرایی در دست معتادان قرار می گیرند که از پیامدهای بعدی مثل مسمومیت، مرگ و میرهای ناشی از اوردوز و مصرف مواد آلوده جلوگیری به عمل آید. مصرف روانگردان ها مساله جهانی است و مختص ایران نیست، اما در ایران مصرف مواد سابقه طولانی دارد. حداقل از دوره صفویه مصرف اعتیادآور تریاک و مشتقات آن مورد توجه بود و در سال های بعد یعنی در دوره پهلوی اقداماتی برای مبارزه با آن شکل گرفت و بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد. از این رو تاکنون در این زمینه اقداماتی از جمله اعدام قاچاقچیان اتفاق افتاده است، ولی واقعیت این است که مساله موادمخدر نه با اعدام و نه با بگیر و ببند برطرف نمی شود، یعنی عملکرد قهرآمیر راه حل نیست و باید پزشکان و صاحبنظران این مساله را بررسی کرده و با آن برخورد کنند.



پر کردن خلأ اوقات فراغت با مصرف روانگردان ها

شاید عده ای بر این باور باشند که خلأ اوقات فراغت موجب گرایش جوانان به مصرف روانگردان ها شده است. البته تا حدودی این طرز فکر درست است. در مواردی شاهد هستیم که زمینه های لازم برای پر کردن اوقات فراغت وجود ندارد که این خود می تواند دلایل گرایش به تفریحات خطرناک باشد؛ بنابراین ایجاد امکانات، تفریح و سرگرمی غیرمضر و مشروع می تواند بخشی از اوقات فراغت جوانان را هدایت کند، هر چند باید بگویم در کشورهای دیگر مانند هلند، آلمان و آمریکا به رغم اینکه امکانات وجود دارد، استفاده از روانگردان ها دیده می شود و آن ها هنوز نتوانسته اند این معضل را حل کنند. از این رو خیلی ساده لوحانه است که فکر کنیم با فراهم کردن امکانات تفریحی و سرگرمی مصرف روانگردان ها به صفر می رسد. شاید پر کردن اوقات فراغت به این مساله کمک کند، اما باید در نظر داشته باشیم مصرف روانگردان ها محدود به کشور ما نیست و در جوامعی که محدودیت هم وجود ندارد، به چشم می آید. یکی از راه های مقابله با مصرف روانگردان ها این است که دسترسی به آن را کم کنیم، اما از آنجا که خواستار این مواد زیاد است بازار خوبی برای قاچاقچیان وجود دارد تا این مواد را تولید و توزیع کنند. از سوی دیگر، تولید روانگردان ها مشکل نیست و در خانه هم می توان این مواد را درست کرد؛ بنابراین فکر اینکه بتوانیم این مساله را به طور کلی ریشه کن کنیم، واقع بینانه نیست؛ بنابراین در کنار اینکه باید دسترسی به روانگردان ها را محدود کرده و راهی برای پر کردن اوقات فراغت جوانان پیدا کنیم باید به این فکر باشیم که عده ای مصرف کننده هستند. از این رو فراهم کردن امکانات برای اینکه صدمات بیشتری به صورت فردی، گروهی و خانوادگی نبینند، به معنای تقلیل خطر در مبارزه با مواد مخدر است.


شاید عده ای بر این باور باشند که خلأ اوقات فراغت موجب گرایش جوانان به مصرف روانگردان ها شده است



عوارض روانگردان ها

عوارض روانگردان ها بلافاصله با مصرف نمایان می شود. تغییراتی در رفتار افراد به وجود می آید که موجب شادی و نشاط آن ها می شود. البته برخی اوقات تبعات روانگردان ها بروز پرخاشگری است. این در حالی است که عوارض درازمدت روانگردان ها هم خطرناک است. به عبارت دیگر به اعصاب مصرف کنندگان آسیب وارد می شود و بر اثر سوء مصرف مشکلاتی در حوزه روابط اجتماعی، شغلی و ویژگی های شخصیتی به وجود می آید که باعث می شود مصرف کنندگان موقعیت اجتماعی خود را از دست بدهند. از سوی دیگر، جرم و جنایت و کشتار خانوادگی از جمله عوارض دیگر روانگردان هاست. برای مثال پیش آمده پسر معتادی پدر خود را کشته تا به ثروت او دست یابد یا اینکه با استفاده از روانگردان ها فرد به حالت جنون رسیده و همسر خود را وادار به کارهای خلاف عفت عمومی کرده تا هزینه مواد تامین شود؛ بنابراین مصرف روانگردان ها همراه با صدمه جسمی و روحی در کوتاه مدت و درازمدت است که نه تن ها روی مغز، بلکه روی قلب و دستگاه تنفسی افراد هم اثر می گذارد. همچنین با مصرف روانگردان ها بدن مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند سرطان می شود. از این رو پیامدهای مرتبط با مصرف روانگردان ها در حوزه سلامت جسمی، روحی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی اثرگذار است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

 

نقش خانواده ها در ترک مصرف کنندگان

باید خانواده ها به فرزندان خود در سنین نوجوانی در رابطه با عواقب روانگردان ها به زبان ساده توضیح دهند و مانع معاشرت آن ها با افرادی که سهولت دسترسی به این مواد را دارند، شوند. همچنین خانواده ها در برنامه پیشگیری اولیه که از طرف سازمان های بهداشتی و اجتماعی مطرح می شود، نقش مهمی را بازی می کنند، منت ها در خیلی موارد برد خانواده ها محدود است و به رغم توجه زیاد ممکن است که نوجوانان با دوستان مصرف کننده در ارتباط باشند و تحت تاثیر آن ها قرار گیرند. از این رو وقتی خانواده می فهمد که کار از کار گذشته است باید فرزند خود را تشویق کند که از طریق صحیح به ترک مواد اقدام کند، چرا که طرد و بیرون راندن فرد مصرف کننده نه تن ها مساله را حل نمی کند، بلکه باعث می شود که نوجوان به گروه های بزهکار پناه ببرد و مشکلات بیشتری را برای خانواه ها ایجاد کنند.




فواید شعر خواندن برای کودکان و هوش آن ها



شعر خواندن, ، چند خاصیت بسیار مهم برای رشد قوای شناختی و کلامی کودکان دارد


 


حتی بی‌ذوق‌ترین و کم قریحه‌ترین افراد -به لحاظ ادبی- هم می‌توانند دست‌کم چند شعر کوتاه دوران کودکی‌شان را از حفظ بخوانند. این شعرها که مانند سایه تا آخر عمر ما را همراهی می‌کنند، قدرت زیادی در ساختن دیدگاه ما نسبت به زندگی حال و آینده‌مان دارند. بنابراین مهم است که اولا برای کودکانمان شعر بخوانیم و دوما شعرهایی برای آن‌ها بخوانیم که پایه زندگی آتی آن‌ها را محکم‌تر کند.



دیگر فواید شعر خواندن برای کودکان

شعر خواندن به‌جز تأثیر بلندمدتی که در زندگی کودکان دارد، چند خاصیت بسیار مهم هم برای رشد قوای شناختی و کلامی آن‌ها دارد که چهار مورد از شاخص‌ترین این دلایل شامل موارد زیر هستند:


1.  روان‌خوانی

معمولا اولین چیزی که بچه‌ها موقع شعر خواندن به خاطر می‌سپارند، قافیه‌های آن است. قافیه‌ها به کودکان کمک می‌کنند تا بتوانند آواهای مشابه در کلمات متفاوت را درک کنند و درنتیجه بتوانند روان‌تر بخوانند و حتی بعدها روان‌تر بنویسند.


2.  درک هر چه‌بهتر کلمات

در شعر کلمات لزوما به همان شکلی که در محاوره یا کتاب‌ها به کار می‌روند استفاده نمی‌شوند، برای مثال گاهی کلمه‌ای کوتاه‌تر می‌شود یا در زمینه‌ای قرار میگیرد که معنای آن را به‌طور کامل تغییر می‌دهد. شعرهای کودکان هم با اینکه ساده هستند اما به‌طور کامل از این قبیل بازی‌های ادبی به دور نیستند. درنتیجه شعر خواندن به بچه‌ها کمک می‌کند تا یاد بگیرند که گاهی ممکن است شکل کلمه‌ای عوض بشود اما همان معنی را داشته باشد و یا برای فهمیدن معنی کلمه‌ها باید به زمینه‌ای که کلمه در آن قرارگرفته است هم توجه داشته باشد. کسب این مهارت‌ها به بچه‌ها کمک می‌کند تا در آینده بتوانند به‌خوبی از عهده خواندن و درک متن‌های طولانی و پیچیده بربیایند.


3. معرفی مفاهیم ادبی

وقتی برای بچه‌ها شعر می‌خوانیم، کلماتی هم مطرح میشوند که به‌اصطلاح بزرگ‌ترها جزء صنایع ادبی هستند مانند تشبیه، استعاره و... . این کلمات معمولا مورد سؤال بچه‌ها قرار می‌گیرند و پاسخی که شما به سوالات آن‌ها می‌دهید، فرصت مغتنمی است که به زبان ساده کودکان با این مفاهیم آشنا بشوند. آشنایی با این مفاهیم می‌تواند دانش زبانی کودک شما را بالاتر ببرد و نویسنده بهتری از او بسازد.


4. تقویت حافظه

به خاطر سپردن شعر به بچه‌ها کمک می‌کند تا تلفظ صحیح کلمه‌های جدید را  یاد بگیرند. این اتفاق باعث می‌شود که آن‌ها هم در خواندن قوی‌تر باشند و هم در برقراری ارتباط با دیگران آدم‌های موفق‌تری بشوند.