بهترین مطالب از سرتاسر وب

روانشناسی-عاشقانه-دانستنی-هنری-آموزنده-شعر-خنده-غم-

بهترین مطالب از سرتاسر وب

روانشناسی-عاشقانه-دانستنی-هنری-آموزنده-شعر-خنده-غم-

روانشناسی کودک +چگونگی رفتار با کودک بی ادب



با بچه های بی ادب در مهمانی ها چگونه رفتار  کنیم؟


چرا فرزند همیشه آرام شما، در مهمانی به بچه‌ای بی‌ادب تبدیل می‌شود که از در و دیوار بالا می‌رود؟



او کوچک‌ترین عضو جمعی است که باقی اعضایش، وارد چهارمین دهه زندگی‌شان شده‌اند. فرزند آرام شما که هنوز سنش دو رقمی هم نشده، به محض ورود به چنین جمعی، آدمی دیگر می‌شود. تمام رفتارهایی که همیشه در مقابلش منع می‌کردید را از خود بروز می‌دهد و دوست دارد به تک‌تک مهمان‌ها و تمامی وسایل صاحب خانه، صدمه بزند. اما چرا فرزند همیشه مودب و آرام شما، در مهمانی به یک غول کوچولو تبدیل می‌شود و هرکار می‌کنید، نمی‌توانید مانعش شوید؟ علم روانشناسی می‌گوید، گاهی بچه‌ها، نیاز به جلب توجه دارند اما این نیاز را، همیشه با تقاضای مستقیم توجه از والدین طلب نمی‌کنند. نشان دادن رفتار‌های مخربی که واکنش دیگران را در پی دارد هم یکی از راه‌هایی است که بچه‌ها از طریق آن، نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را بیان می‌کنند. 




خودتان مقصرید


اگر والدین در خانه رفتار‌های سختگیرانه‌ای داشته باشند و به کودک‌شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه‌های مخربی برای جلب توجه متوسل می‌شود. جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر می‌زنند که به خاطر سخت‌گیری‌های والدین‌شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، می‌خواهند همه محدودیت‌ها را از بین ببرند و رفتار والدین‌شان را تلافی کنند. معمولا والدین خیلی جدی، توجهی به نیاز فرزند‌شان به جلب توجه نشان نمی‌دهند و با محروم کردن آنها از توجه، باعث ایجاد واکنش‌هایی از طرف فرزند‌شان می‌شوند. بچه‌ها هم با دیدن بی‌توجهی دیگران نسبت به این نیاز، چنین رفتارهایی را بروز می‌دهند و عمدا کاری می‌کنند که همه نگاه‌ها به سمت آنها خیره شود.


مشخص کردن جایزه قبل از انجام یک کار، یعنی باج دادن و باج دادن گره‌ای از مشکلات رفتاری کودکان باز نمی‌کند. اما اگر والدین بعد از آنکه فرزندشان رفتار درست را نشان داد، بدون وعده قبلی به او پاداش بدهند، می‌توانند رفتارهای خوب را در او تقویت کنند. مطمئن باشید که او بعد از دریافت پاداش پیش‌بینی نشده به خاطر رفتار‌های خوبش، دیگر انگیزه‌ای برای نشان دادن رفتار‌های مخرب پیدا نخواهد کرد.


کار از کجا خراب شده؟


با این مشکل بچه‌ها هم مثل هر مشکل دیگری باید برخورد کرد. «پیدا کردن ریشه مشکل» اولین کاری است که والدین باید انجام دهند. اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می‌دهد. والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می‌کند؟ آیا او را به زور آورده‌اند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می‌شود؟ آیا رابطه خوبی با  اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش‌های عصبی، به دنبال تلافی است.


چند ساعت آزادی


شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می‌داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می‌کند و رفتار مخربی را نشان نمی‌دهد. اما زمانی که مهمان می‌آید یا او با خانواده‌اش به جمعی غریبه وارد می‌شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی‌کند، چرا که می‌داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی‌کنند. او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می‌توانم کاری بکنم، تلقی می‌کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است. معمولا این بچه‌ها یاد گرفته‌اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش‌های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از این‌که آدم‌ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می‌آیند و با او حرف می‌زنند، لذت می‌برد.


خانواده‌ها باید برای رشد و پرورش فرزندان‌شان به دو متخصص مراجعه کنند. یکی پزشک کودک و دیگری روانشناس کودک. خوشبختانه امروزه همه بچه‌ها، پزشک کودک خود را دارند و اگر والدین با انتخاب یک مشاور، از فرزند‌شان مراقبت کنند، با مشاوره و دریافت توصیه‌های ساده، دیگر نگران تقویت رفتارهای اشتباه در فرزند‌شان نخواهند بود


هم جدی، هم مهربان


بعد از ریشه‌یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره‌ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سخت‌گیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می‌آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می‌کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه‌ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می‌شوند، انگیزه‌شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می‌دهند.




دوست کوچولوی‌تان باشید


والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه‌هایی که از والدین خجالت می‌کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم‌های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می‌دهند. اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزند‌شان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه‌ها از مرجع قدرتشان حساب می‌برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می‌تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.


تنبیه ممنوع


بچه‌ها با دیدن توجه بزرگتر‌ها شرطی می‌شوند و رفتارشان را تکرار می‌کنند. پس اگر کودکی کار اشتباهی می‌کند، نباید بیشتر به آن توجه کرد، بلکه با کم‌توجهی باید به او ثابت کرد که این راه مناسبی برای جلب توجه نیست. تنبیه اولین گزینه‌ای است که این والدین ناکام برای تغییر رفتارهای فرزند‌شان به آن متوسل می‌شوند. اما این والدین نمی‌دانند که همین تنبیه جدی و برخورد سختگیرانه، یکی از دلایل تکرار این رفتارهای مخرب است و در واقع می‌تواند این رفتارها را در کودکان تقویت کند. ترس مضاعف به تقویت رفتار در بچه‌ها منجر می‌شود. اگر والدین او را تهدید کنند و بگویند که در صورت انجام این کار تنبیه می‌شوی، باید انتظار دیدن دوباره آن رفتار را داشته باشند.


نگذارید دیگران او را تربیت کنند


گاهی والدین تمام تلاش‌شان را برای نشان دادن واکنش درست به اشتباهات بچه‌ها انجام می‌دهند، اما ناآگاهی اطرافیان و دخالت‌های‌شان، کنترل شرایط را برای‌شان دشوار می‌کند. اما نباید فراموش کرد که کنترل رفتار‌های دیگران، به تسلط والدین بستگی دارد. آنها می‌توانند با حرف یا رفتار به دیگران بگویند که حق مداخله در نظام تربیتی آنها را ندارند و همراه با احترام، برای‌شان توضیح دهند که فرزندشان به چه دلیلی این رفتار را نشان می‌دهد و بهترین واکنش به کارهای او چیست.


اخطار قبلی ندهید


گاهی حساسیت والدین به این رفتارها دامن می‌زند. آنها به خاطر نگرانی‌های خودشان، قبل از آنکه اتفاقی بیفتد بچه را از بعضی از کارها منع می‌کنند و می‌گویند مبادا فلان کار را انجام دهی. اما کودکی که از این طریق به حساسیت والدینش پی برده، مخصوصا آن کار را می‌کند. کودک بر اساس رفتار پدر و مادرش، باید فرض را بر این بگیرد که امکان بروز رفتارهای مخرب در مهمانی وجود ندارد. اما اگر والدین از قبل به او اخطار دهند و بگویند حق انجام چنین رفتاری را نداری، ذهن کودک به محض ورود به جمع، به سمت آن رفتار می‌رود.


تنهایی را از او بگیرید


گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند. والدین باید بدانند که چرا فرزندشان سراغ چنین رفتاری می‌رود. شاید در جمع شلوغ بزرگتر‌ها، او به دنبال یک همبازی است. پس پدر یا مادر می‌توانند با فهمیدن این نیاز، با بچه بازی کنند. آنها نباید انتظار داشته باشند که در این شرایط فرزند‌شان مثل یک بزرگسال برخورد کند و در جمعی که هیچ سرگرمی‌ای برایش وجود ندارد، ساعت‌ها آرام و بی‌صدا بنشیند. شاید بهتر باشد والدین با نمایش یک فیلم کارتونی یا آوردن اسباب‌بازی‌هایی که کودک با آنها سرگرم می‌شود، فضای مهمانی را برای او هم دلپذیر کنند، تا دیگر فرزندشان برای جلب توجه آنها، به این رفتارهای جایگزین دست نزند.




روانشناسی کودک +چند روش برخورد با کودک بداخلاق


کودکان بد اخلاق را با این 10 روش کنترل کنید


بد اخلاقی کودکان وحشتناک و زننده است اما حقیقت این است که آن ها «کودک» هستند. در این شرایط چگونه می توانید این انفجار کودک و البته انفجار درونی خودتان را کنترل کنید؟ در اینجا ۱۰ روش پیشنهاد شده از سوی کارشناسان و والدین برای شما آورده شده است.



دکتر «ری لوی»، روانشناس بالینی و دستیار نویسنده کتاب راه کارهای ساده ای که بدخلقی را از بین می برد و موجب همکاری می شود می گوید: «بدخلقی وحشتناک و زننده است اما یک حقیقت کودکی است. کودکان به خصوص در سن ۱ تا ۴ سالگی هنوز مهارت های لازم برای کنترل خودشان را به دست نیاورده اند. آن ها اغلب کنترل خود را از دست می دهند.» دقیقا چه اتفاقی می افتد که آن ها این گونه بدخلق می شوند؟ لوی می گوید هر بدخلقی کوچک نتیجه یک عامل کوچک است. برای مثال چیزی که می خواستند را به دست نیاورده اند. «برای کودکان ۱ تا ۲ ساله بدخلقی اغلب روشی برای ارتباط برقرار کردن و دریافت احتیاجاتشان است شیر بیشتر، تعویض پوشک یا دسترسی به آن اسباب بازی که در گوشه ای افتاده. اما آن ها مهارت گفتاری برای بیان آن ندارند و وقتی شما به گفته هایشان توجه نمی کنید، ناامید می شوند. کودکان ۳ یا ۴ ساله خود مختارترند. آن ها از خواسته ها و علاقه های خود آگاهند و می خواهند از آن ها دفاع کنند. اگر شما با آن موافقت نکنید، بدخلقی را شروع می کنند.»


در این شرایط شما چگونه می توانید این انفجار را کنترل کنید؟ در این جا ۱۰ روش از سوی کارشناسان و والدین برای شما آورده شده است.



۱. کودک را نادیده بگیرید



جی هوکر، متخصص اطفال روچستر در مینه سوتا می گوید: «هنگامی که کودکتان بدخلق می شود، عقل اش را از دست می دهد، احساسات اش مختل می شود و بخشی از مغزش از کار می افتد؛ قسمتی که تصمیم می گیرد و قضاوت می کند.» دکتر الن کازدین، نویسنده کتاب روش کازدین برای والدین و کودکان بدخلق می گوید: «به همین دلیل است که در این شرایط منطق کمکی نمی کند زیرا بخش منطقی مغز از کار می افتد.» همان طور که شما هنگام غرق شدن کسی نمی توانید به او شنا بیاموزید، در مورد بدخلقی نیز چنین است. هیچ چیزی در آن لحظه وجود ندارد که شرایط را بهبود بخشد. در واقع تقریبا هر چه شما بیشتر تلاش کنید، بدتر می شود. بنابراین بهتر است زمانی که عصبانیت اش از بین رفت با او صحبت کنید.



۲. به او فرصت دهید



لیندا پرسن، پرستار و نویسنده کتاب معجزه تربیت می گوید: «کودکان گاهی احتیاج دارند تا عصبیات خود را تخلیه کنند، بنابراین به آن ها اجازه دهید این کار را انجام دهند. (فقط مطمئن شوید که او به خودش صدمه نمی زند.) من به این روش اعتقاد دارم زیرا به کودکان می آموزد تا عصبانیت خود را به روشی غیر مخرب تخلیه کنند. آن ها قادرند، بدون درگیری با شما، خشم خود را بیرون بریزند، سپس کنترل خود را به دست آورند.» این روش می تواند به تنهایی و بدون توجه شما به او کارساز باشد.



۳. حواس او را پرت کنید



اگر در شرایط بدخلقی کودک تان او را سرگرم چیزی کنید که برایش جالب است، بدخلقی خود را فراموش خواهد کرد. آلیسا فیتزجرالد، مادر دو فرزند از ماساچوست، می گوید: «کیف من پر از وسایلی است که حواس کودک ام را پرت می کند مثل اسباب بازی، کتاب و اسنک های خوشمزه.» زمانی که کودک بدخلق می شود، تما عصبانیت خود را بیرون می ریزد تا زمانی که چیزی توجه اش را به خود جلب کند. او اضافه می کند: «من به این نتیجه رسیدم که این روش می تواند حتی قبل از شروع بدخلقی کارساز باشد، البته اگر به موقع اجرا شود.» اگر کودک شما به علت این که شما او را از خرید غلات فوق العاده شیرین شده منع کردید بدخلق شد، به سرعت حواس او را با چیز دیگری پرت کنید. برای مثال به او بگویید: «من می خواهم چند تا بستنی بخرم، می توانی به من در انتخاب آن کمک کنی؟» یا «اون جعبه خرچنگ ها را ببین!» لوی می گوید: «کودکان محدوده توجه شان کوتاه است به این معنی که به آسانی حواس شان پرت می شود.» بنابراین شما باید نقش خود را تغییر دهید و او را سرگرم کنید.



۴. دریابید چه چیز واقعا کودک شما را بد خلق می کند



دکتر هوکر می گوید: «این روش برای کودکان زیر ۲ سال و نیم است. کودکان در این سن دامنه لغات شان تنها ۵۰ کلمه است و نمی توانند بیش از دو کلمه را با هم ترکیب کنند. ارتباط آن ها محدود است در حالی که احتیاجات و خواسته های فراوانی دارند. زمانی که شما پیام آن ها را دریافت نمی کنید یا به اشتباه متوجه می شوید، بدخلقی آن ها آغاز می شود.» یک روش این است که زبان نشانه ها را به او یاد دهید. به او بیاموزید که چگونه کلمات پایه مانند بیشتر، غذا، شیر و خستگی را نشان دهند. این روش کارساز است.



۵. او را در آغوش بگیرید



لوی می گوید: «شاید فکر کنید که این روش آخرین مرحله ای است که می خواهید انجام دهید اما واقعا می تواند به آرام شدن کودک شما کمک کند. منظور من آغوشی زیاد و پر از انرژی است نه یک نوازش کوتاه. سعی کنید هنگامی که او را در آغوش گرفتید، کلمه ای سخن نگویید. آغوش می تواند به کودک حس امنیت دهد و به او نشان دهد که برایتان مهم است، حتی اگر با رفتار او موافق نیستید.» گاهی آن ها احتیاج به جای امنی دارند تا احساسات شان را تخلیه کنند.



۶. به او غذا دهید



لوی می گوید: «خستگی و گرسنگی دو دلیل بزرگ بدخلقی است. اغلب بسیاری از والدین نزد من می آیند و از این که کودک شان هر روز بدخلق است، شکایت می کنند، تا این که مشخص شد آن ها هر روز قبل از ناهار یا زمان چرت و صبح زود این گونه رفتار می کنند. پیشنهاد من این است که به او غذا، آب و سبزیجات دهید یا حتی او را به رختخواب ببرید و بگذارید کمی تلویزیون ببیند. به خودتان فکر کنید که وقتی خواب تان بهم می ریزد، چقدر بدخلق می شوید. کودکان به خواب و غذای بیشتری احتیاج دارند بنابراین تاثیر آن نیز چند برابر خواهد بود.



۷. به رفتار کودک خود انگیزه دهید



شما می توانید کودک تان را با پاداش تشویق به انجام کاری کنید. برای مثال اگر می خواهید به رستوران بروید، به او بگویید: «الکس! امشب مامان از تو می خواهد که آن جا بنشینی و شام ات را کامل بخوری. من واقعا فکر می کنم که تو می توانی این کار را انجام دهی. اگر این کار را بکنی، وقتی به خانه برگشتیم می توانی فیلم ببینی.» دکتر پرسن می گوید که پیشنهاد رشوه اگر قبل از شروع بدخلقی، نه در وسط آن، داده شود، خوب است. اگر کودک شما این موضوع را فراموش کرد، به آرامی موضوع را به او گوشزد کنید.



۸. به آرامی با او صحبت کنید



گفتن این جمله آسان تر از عمل به آن است. اما کارشناسان به شما توصیه می کنند که باید خونسردی خود را در طول بدخلقی کودک تان حفظ کنید. در غیر این صورت شما درگیر بحث با او می شوید و همه چیز خراب می شود. به علاوه، بخشی از بدخلقی کودک تان جلب توجه شماست و برای او مهم نیست که عمل اش منفی یا مثبت است. تمام چیزی که او اهمیت می دهد این است که شما ۱۰۰% آنچه را که می خواهد به او بدهید. آرام صحبت کردن شما به او نشان می دهد که رفتار بد او روی شما تاثیری نخواهد گذاشت و به شما نیز کمک می کند تا آرام باشید. در واقع صدای آرام شما هم برای شما و هم برای کودک تان اهمیت دارد. اگر شما عصبی باشید، کودک تان نیز عصبی می شود.



۹. لبخند بزنید



هر پدر و مادری از بدخلقی در ملا عام به دلایلی هراس دارد. شاید شما فکر می کنید که دیگران شما را مادری بد می پندارند که کودکی غیر قابل کنترل تربیت کرده اید. اما تنها به شیوه ای بیاندیشید که بهترین نتیجه را خواهد داشت. همه کودکان باهوش اند، بنابراین اگر شما تنها به دلیل این که نمی خواهید او در مقابل دیگران بدخلقی کند، به او اجازه دهید آنچه می خواهد انجام دهد، در این صورت او با خود می گوید که این روش عملی است. در این شرایط بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که لبخند بزنید و وانمود کنید همه چیز خوب است. اما دیگران چه فکر می کنند؟ تحقیقات نشان می دهد که دیگران تنها به عکس العمل شما فکر می کنند. اگر آرام باشید و طوری رفتار کنید که گویی همه چیز تحت کنترل شما است، حتی اگر کاری برای آرام کردن او نکنید، آن ها فکر می کنند که شما مادر خوبی هستید.



۱۰. مکان خود را تغییر دهید



دور کردن کودکان از مکانی که موجب بدخلقی آن ها شده، می تواند آرام شان کند. این درباره زمان هایی که شما بیرن از منزل هستید نیز کارساز است. اگر کودک تان برای یک اسباب بازی یا شکلات بد خلق شد، او را به جای دیگری ببرید تا بدخلقی اش تمام شود. تغییر مکان منجر به تغییر رفتار می شود.



روانشناسی کودک + چگونگی بر خورد با کودک بد اخلاق


با کودکان بداخلاق چگونه رفتار کنیم؟



کودکان اخمو و بداخلاق برای هیچ کس سرگرم کننده و مطلوب نیستند و بیشتر اطرافیان از نگهداری و مراقبت از آنها طفره می روند. بدخلقی و اخمویی کودکان می تواند ناشی از بیماری، گرسنگی، خستگی، ترس، حسادت، تحریک شدن توسط اطرافیان و ... باشد. این کودکان به دلایل مختلف سر و صدا و قشقرق راه می اندازند و یا سعی می کنند شما را عصبانی و تحریک کنند.


 


همچنین ممکن است از شما نافرمانی کنند و یا به شدت به شما بچسبند و با جار و جنجال از شما بخواهند همیشه در آغوش شما باشند. بدون شک تربیت کودکان کار دشواری است. برای مثال کودکی را مجسم کنید که وسط یک فروشگاه شلوغ شروع به بدرفتاری می کند و جسورانه به والدینش پاسخ می دهد.


 


در چنین مواقعی حتی والدینی که خیلی در مورد تربیت فرزندشان به خود اطمینان دارند نیز مأیوس و دلسرد می شوند و به دنبال روش و کلمات مناسبی می گردند تا کودک خود را آرام کنند. لذا در این مقاله قصد داریم طی چند مرحله نحوه رفتار مناسب والدین با این گونه کودکان را گوشزد کنیم تا از این طریق، بدخلقی این گونه کودکان تقلیل یابد و کودک و والدین احساس بهتری داشته باشند.



اجازه ندهید بداخلاقی کودکتان بر مهارتهای فرزند پروری شما غلبه یابد و شما هم بداخلاق شوید.



بهترین راه برای مقابله با کج خلقی در کودکان، متوقف کردن کودک در اولین مرحله ممکن است. در اینجا به چند روش اشاره می شود:




علت تغییر رفتار کودکتان را پیدا کنید.



سعی کنید بفهمید چه اتفاقی روی داده که موجب عصبانیت فرزندتان شده است. بدخلقی و عصبانیت، بی دلیل ایجاد نمی گردد. سعی کنید بفهمید که بر کودکتان چه گذشته است. مثلا اگر او دچار ناامیدی بزرگی شده، سعی کنید برای او آرامش ایجاد کنید.


 

آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید



اجازه ندهید بداخلاقی کودکتان بر مهارتهای فرزند پروری شما غلبه یابد و شما هم بداخلاق شوید. به هنگام بروز بدخلقی در کودکتان سعی کنید با کشیدن نفس های عمیق آرامش خود را حفظ کنید و هر آنچه باعث عصبانیت، نفرت و خشونت شما می گردد را به فراموشی بسپارید.


 



مراقب باشید که به فرزندتان بیش از حد بی توجهی نکنید.



مطمئن شوید که کودکتان به خاطر عدم توجه شما دچار عصبانیت نشده است. برای یک کودک، توجه منفی مثل پاسخ والدین به یک کج خلقی، بهتر از توجه نکردن است. این عادت را در فرزندتان ایجاد کنید که در مقابل رفتارهای مثبتش به او توجه نشان دهید.


 

از روش توجه برگردانی استفاده کنید.



حواس کودک خود را پرت کنید. موقعی که کودکتان عصبانی است، حواس او را با پیشنهاد یک چیز جدید پرت کنید یا محیط او را عوض کنید. او را بیرون ببرید یا به یک اتاق دیگر منتقل کنید.


 


برخورد جدی داشته باشید



اگر کودک در حال تکرار رفتاری است که احتمال صدمه به خود را دارد و شما قبلا از او خواسته اید که این کار را نکند، با جدیت با او برخورد کنید تا بفهمد در مورد مسائل مربوط به سلامتی او کاملا جدی و انعطاف ناپذیر هستید.


 



با کودکتان به یک مکان خوب و مناسب بروید



این مکان خوب می تواند دورتر از جایی که با دیگران دعوا کرده است، جایی که ترسیده است و یا جایی که سبب تحریک بیش از حد او می گردد، باشد.


 




فرصت ابراز احساسات به کودکتان بدهید



در صورتی که فکر می کنید این کار موثر است می توانید به کودک خود فرصت و مجال ابراز احساسات بدهید. البته باید به دو نکته توجه داشت:



اول آنکه این فرصت و مجال به هیچ وجه برای تنبیه نباشد بلکه برای آرام شدن و عکس العمل نشان دادن است



و دوم اینکه این فرصت نهایتا یک دقیقه باشد.



برای یک کودک، توجه منفی مثل پاسخ والدین به یک کج خلقی، بهتر از توجه نکردن است


 



با کودکتان هم صحبت شوید



با کودکتان صحبت کنید و سعی کنید علت بدخلقی اش را بفهمید. دانستن اینکه چه چیزی باعث بدخلقی او شده است در واقع کلید این معما است که چگونه به او کمک کنید که هم احساس بهتری پیدا کند و هم رفتاری بهتر داشته باشد. به علاوه اگر کودکتان دلیل ناراحتی خود را بتواند به شما بازگو کند احتمالا بیشتر از این بداخلاقی نخواهد کرد. این موضوع به ویژه در خصوص کودکانی صادق است که از بداخلاقی به عنوان نوعی روش ارتباطی با والدین خود استفاده می کنند تا آنها را متوجه آنچه اشتباه است بنمایند.


 


در مواجه با عامل بداخلاقی کودک خود مراحل و روند مناسب را طی کنید



به عنوان مثال کودکتان را به رختخواب ببرید، یا محل جشن و مهمانی را ترک کنید، به کودکتان در رفع درگیری و نزاع با دیگران کمک کنید و او را از عشق و علاقه خود نسبت به او مطلع کنید تا به این طریق کودکتان به تدریج به آرامش و احساس خوشایندی برسد.



رفع خستگی کنید



به محض آنکه کودک بداخلاقتان به شرایط طبیعی بازگشت و به احساس خوشایندی رسید سعی کنید کم حوصلگی، عصبانیت و بدخلقی احتمالی خود را نیز تخلیه کنید. برای این کار می توانید سراغ سرگرمی ها یا فعالیتهای مورد علاقه تان بروید تا شما نیز به آرامش برسید.



در غیر این صورت در مواجه با موارد ناچیز بدخلقی کودکتان، زود از کوره در خواهید رفت و همانطور که در ابتدای این مقاله گفته شد شرایط رفتاری کودکتان بدتر خواهد شد.


 



روانشناسی خانواده + بهترین رفتار در دوران عقد


با همسرمان در دوران عقد چگونه رفتار کنیم؟



اگر می خواهید که در دوران عقد روزگار خوشی را با نامزد و همسرتان داشته باشید و همچنین برای بهتر شدن زندگی تان در دوران عقد و نامزدی بهتر است یکی سری از اصول را رعایت کنید.


دوران عقد» دوره ای پس از خواندن صیغه عقد دایم است که رابطه میان دختر و پسر را رابطه ای مشروع و قانونی میسازد. دختر و پسر با عقد شرعی و قانونی با یکدیگر پیمان ازدواج را بسته اند، اما هنوز در دو آشیانه اند. این دوران دارای اهمیت ویژه ای میباشد که به پاره ای از آن میپردازیم …


 

۱- برای دختر و پسر  که از کودکی در کنار خانواده خود زندگی کرده اند و با اعضای خانواده مانوس بوده اند، جدایی ناگهانی دشوار است و این امر ممکن است سبب ایجاد خلا عاطفی برای  آنها «به ویژه دختر» گردد. لذا دوران عقد فرصتی است تا به تدریج هم دختر و پسر و هم خانواده های آنها آماده پذیرش و تحمل این جدایی شوند.


 

۲- دختر و پسر که تا چندی پیش از این، با یکدیگر ناآشنا و بیگانه بوده اند، برایشان سخت است که یک باره در کنار هم قرار گیرند و زندگی مستقلی را آغاز کنند. دوران عقد میتواند این فرصت را برای آنها فراهم سازد تا با انس و همدلی که به مرور زمان نسبت به یکدیگر پیدا میکنند، با آمادگی و آرامش بیشتری زندگی مشترک خود را آغاز کنند.


 


۳- نکته مهم و اساسی این است که در این دوران دختر و پسر میتوانند به شناخت بیشتری از یکدیگر دست یابند و به شناخت قبلی خود «که پیش از این دوران، در مرحله انتخاب به دست آورده اند»، عمق بیشتری ببخشند تا خود را برای تفاهم و سازگاریو بالندگی مطلوب در زندگی مشترک آینده آماده سازند.


 


۴- دختر و پسر در این مدت میتوانند برای پذیرش مسئولیت زندگی مشترک آمادگی لازم را به دست آورند. این دوران فرصت مناسبی برای برنامه ریزی زوج های جوان برای استقلال و شکوفایی زندگی مشترک است همچنین شور و نشاط و امید نسبت به زندگی آینده که با سخنان پرامید و رفتار متین و مطمئن از جانب دختر و پسر میسر میگردد.


 


۵- با شروع دوران شیرین عقد، خداوند متعال محبت و عشق بی نظیری را میان دختر و پسر به وجود میآورد، به طوریکه آنها از دیدن یکدیگر خوشحال شده و آرامش درونی خاصی را احساس میکنند و با دیدارهای صمیمانه در این دوران، مهر و محبت آنها نسبت به هم افزایش مییابد. باید توجه داشت رفتار و گفتار آنها در افزایش محبت یا کاهش آن موثر است.در  دوران  عقد دختر و پسر میتوانند به شناخت بیشتری از یکدیگر دست یابند و به شناخت قبلی خودکه پیش از این دوران، در مرحله انتخاب به دست آورده اند، عمق بیشتری ببخشند.


 


۶- اگر این دوران با هوشیاری و خردمندی سپری شود، تبدیل به شیرین ترین و به یادمانیترین دوران زندگی زوج های جوان میشود. زیرا دختر و پسر، از داشتن موهبت همسر بهره مند هستند و نیز مسئولیت ها و تعهدات کمتری نسبت به یکدیگر دارند. (پسر تعهد کمتری نسبت به هزینه و تامین مایحتاج زندگی دارد و دختر نیز مسئولیت اداره خانه را بر عهده ندارد).


 


۷- خانواده های همسران در این فاصله میتوانند برای تهیه مقدمات ازدواج آنها آمادگی لازم را پیدا کنند.


 


۸- این دوران زمان مناسبی برای تامین نیازهای دختر و پسر است تا بدین وسیله هر دو به آرامش و سکون برسند. یکی از این نیازها، نیاز به مورد توجه واقع شدن است که برای تامین آن دختر و پسر در دوران عقد باید عواطف و احساسات یکدیگر را در نظر بگیرند و برای آن ارزش قابل توجهی قائل باشند.


 


– ملاقات زوجین در دوران عقد

دیدارهای همسران در دوران عقد از اهمیت بسیاری برخوردار است. این دیدارها از دو جهت سودمند است: همسران میتوانند هم از کنار هم بودن لذت ببرند و هم با روحیات و اخلاق یکدیگر آشنا شوند. اما برای اینکه این ملاقات ها به دور از تنش و به نحو سالم و مطلوب صورت گیرد توجه به نکته زیر ضروری است:


 


– جهت ملاقات یکدیگر زمان و دفعات آن را با مشورت همسر و خانواده او تعیین کنید، زیرا رعایت این مسئله دارای محاسن زیر است:


 


اگر خانواده عروس از زمان حضور داماد در خانه خود آگاه باشند، به راحتی میتوانند مقدمات لازم برای پذیرایی و استقبال از او را فراهم کنند، در این صورت داماد نیز احساس میکند که مورد احترام قرار گرفته است و خانواده دختر نیز به خاطر سرزده آمدن داماد دچار نگرانی و ناراحتی به لحاظ فراهم نبودن مقدمات پذیرایی از او نمیشوند.


 


به دلیل نظم حاکم بر این گونه ملاقات ها، دختر و پسر از آرامش روانی برخوردار میشوند. زیرا داشتن نظم یک نیاز روانی است. دختر برای دیدار همسر خود آمادگی بیشتری دارد و خود را برای دیدار با او آماده میکند. بدین ترتیب برای همسر خود جذابیت بیشتری خواهد داشت و این باعث رضایت مندی آنها از ملاقات با یکدیگر میشود.


 


در ملاقات هاییکه در دوران عقد با یکدیگر دارید برای موفق و شاداب بودن این دیدارها باید مقدماتی فراهم کنید:

توجه به خود و آراستگی ظاهر خود داشته باشید. آراستگی پسر این است که به وضعیت اصلاح موهای خود و مرتب بودن آنها، تمیز بودن کفش و لباس ها، استفاده از عطر مناسب و مورد علاقه همسر توجه داشته باشد. آراسته بودن دختر نیز این است که لباسی بپوشد که برازنده اوست. خود را به نحوی مطلوب و زیبا آرایش کند. موهای خود را به شکلی مناسب و زیبا مرتب نماید و از عطری مناسب که مورد علاقه همسرش است و جذابیت او را بیشتر میکند استفاده نماید.


 


همیشه قبل از حضور در خانه همسرتان، با تماس تلفنی آنها را از آمدن خود مطلع سازید. در صورتیکه مجبور به لغو قرار ملاقات شدید، حتماً سریع به آنها خبر دهید و اگر هم به منزل همسرتان دیر رسیدید از آنان عذرخواهی کنید. برای همسرتان هدیه ای مناسب در حد توان خود و سلیقه او تهیه کنید. یک شاخه گل نیز میتواند احساس خوبی را در همسرتان ایجاد کند که حاکی از عشق و محبت شما نسبت به اوست.


 


از نوشتن کلمات زیبا بر روی هدیه خود دریغ نکنید. (عباراتی مانند: «عزیزم دوستت دارم»، «تقدیم با عشق»، «تقدیم با صمیمانه ترین محبت ها»، «تقدیم به زیباترین گل زندگی ام» و… ناگفته نماند که گفتن این کلمات در هنگام دادن هدیه، محبت شما را در دل همسرتان بیشتر خواهد کرد.


 


(زوج های جوانیکه به خاطر وضعیت خاص شغلی یا تحصیلی کمتر موفق به دیدار یکدیگر میشوند، بهتر است در همان ملاقات های اندک خود، آن چنان با گرمی و محبت و صمیمیت و عشق با یکدیگر برخورد کنند(با به کاربردن کلماتی که حاکی از عشق و علاقه زیاد آنها به همسرشان است) که در هنگام عدم حضور همسرشان با یادآوری آن خاطرات شیرین، عشق به همسرشان هم چنان در دلشان پایدار بماند.


 


خانواده همسران هم باید در حد توان خود وسایل لازم برای یک پذیرایی گرم و صمیمی از آنها را فراهم سازند. با گشاده رویی پذیرای آنها باشند و در صورت امکان اتاقی را برای ملاقات خصوصی آنها اختصاص دهند. قبل از ملاقات خصوصی با همسر باید مدتی را با خانواده او به گفت وگو و احوالپرسی بپردازید.


 


استقبال گرم از همسر هنگام ورود به منزل یکی از عوامل پایه ای و استحکام خانواده است. در ملاقات خصوصی ابتدا با گفتار نرم و صمیمانه که حاکی از اشتیاق نسبت به یکدیگر است، با هم احوالپرسی کنید. در آغوش گرفتن و بوسیدن هم یکی از امور ضروری در این ملاقات ها میباشد که نشانه محبتتان به یکدیگر است.



با کلمه زیبا و دلنشین از هدیه همسرتان تشکر کنید و متقابلاً علاقه خود را به او ابراز کنید. هدیه همسرتان با عشق و علاقه به شما تهیه شده است، مبادا ارزش حقیقیآن را به واسطه هزینه کم یا اندازه کوچکش نادیده بگیرید. سعی کنید در این دیدارها با یکدیگر گفت و گو داشته باشید. زیرا صحبت نکردن با یکدیگر موجب سردی در روابط میان شما میگردد. ضمن اینکه با انجام این گفت و گوها، میتوانید از یکدیگر شناخت بیشتریپیدا کنید و با روحیات و خصوصیات رفتاری یکدیگر آشنا شوید.


 


از همسر خود تعریف کنید. از نوع رفتار او، وضعیت ظاهری، از عطریکه استفاده کرده است و… اینها از جمله عواملی است که بر جذابیت ملاقات های شما می افزاید و موجبات دلبستگی بیشترتان را فراهم میکند. آنچه در دل دارید به زبان آورید و نگذارید نکات کوچکیکه موجب ناراحتی شما شده است پنهان نماند. زیرا با انباشته شدن حرف های کوچک است که انبوهی از مشکلات به وجود می آیند.


 

در سخن گفتن باید علایق همسر خود را در نظر بگیرید نه اینکه حرف هایی بزنید که تنها خودتان به آن علاقه دارید. حتما سخن خود را با پیامی مثبت آغاز کنید. از کلماتی زیبا و مناسب استفاده کنید. شاد و با نشاط سخن بگویید. این هنری است که باید فرا گرفت. ملایمت در کلام بسیار موثر است. حتماً با همسرتان با نرمی، ملایمت و گرم صحبت کنید. نه آن قدر در پرده و مبهم صحبت کنید که همسرتان صحبت شما را متوجه نشود و نه به گونه ای صحبت کنید که از آن تندی ورک گویی آزاردهنده استنباط شود.


 


گفتن حرف های امیدوار کننده (البته نه دروغ) میتواند چشم انداز آینده ای روشن را در برابر همسرتان جلوه گر سازد. گفت وگوی سالم باید دو طرفه باشد. (به این معنی که نباید همواره یک نفر صحبت کند و دیگری شنونده باشد. فرصت صحبت کردن را به همسرتان نیز بدهید.) از اهمیت و ارزش نگاه های چشم در چشم بدون کلام هرگز غافل نشوید.


 

از همین ابتدای زندگی مشترک، یاد بگیرید که آنچه در دل دارید به زبان آورید و نگذارید نکات کوچکی که موجب ناراحتی شما شده است پنهان نماند. زیرا با انباشته شدن حرف های کوچک است که انبوهی از مشکلات به وجود می آیند. سعی کنید شنونده خوبی برای صحبت های همسرتان باشید. با دقت و توجه کامل به سخنان او گوش دهید و در مواقع لازم با او همدردی و همدلی نمایید. بدین ترتیب همسر شما احساس میکند که یار و یاور و مددکار خوبی را در کنار خود دارد.


 


صداقت در گفتار عامل مهم دیگری است که به تداوم گفت وگو می انجامد و میتواند همسرتان را برای وارد شدن در زندگی با شما دلگرم سازد. دروغ گویی ناشی از عدم توانایی، ترس و نگرانی و ساده انگاشتن همسر است. برای جلب اعتماد بیشتر و استحکام روابط زناشویی از دروغ گویی اجتناب کنید. برای جلب اعتماد بیشتر و استحکام روابط زناشویی از دروغ گویی اجتناب کنید.


 

لازم نیست تمام اسرار زندگی خود یا خانواده خود را با همسرتان درمیان بگذارید. اسراری را که به زندگی زناشویی شما چندان ارتباطی ندارد و آشکار شدن آن به روابط شما با همسرتان لطمه وارد میسازد، تا پایان عمر محفوظ داشته و بر ملا نسازید. از قهر کردن و ترک گفت وگو بپرهیزید؛ ترک کردن گفتگو به حالت قهر باعث آسیب های روانی میگردد. ضمن اینکه در دوران عقد، ممکن است موجب تردید در ادامه زندگی مشترک شود.



در گفت وگوی با همسرتان هرگز از خواستگاران و خاطرخواهان قبلی خود یاد نکنید، زیرا باعث دلسردی میان شما و همسرتان میشود. (زوج های جوانیکه از یکدیگر دور هستند خوب است نکات مذکور را در حین گفت وگوهای تلفنی که با یکدیگر دارند، مراعات نمایند.) گاهی یک نگاه محبت آمیز و تبسمی بر لب، بیشترین عشق و گرمی را به همسر می بخشد و موجب دلگرمی او برای ادامه زندگی مشترک خواهد شد. خالق دل ها، نگاه صمیمانه و عاشقانه همسران به یکدیگر را عبادت میداند.


 


پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: «وقتی مرد به زن خود با محبت مینگرد و زنش به او با مهر نگرد، خداوند به دیده رحمت به آنها مینگرد.»

نوشتن نامه های عاشقانه محبت شما را به یکدیگر زیاد میکند. در صورتیکه تلفن همراه دارید پیام کوتاه را فراموش نکنید. پیام های کوتاهی تلفنی که سرشار از محبت است بر محبت و علاقه شما می افزاید. از مناسبت های خوش، عکس بگیرید. از نامه ها، عکس ها، فیلم های زیبای این ایام به خوبی محافظت کنید و برای استحکام بیشتر پیوندتان، تا پایان عمر، هر چند وقت یک بار آنها را با هم مرور کنید.



روانشناسی خانواده + بهترین رفتار با شوهر



رفتار با شوهر

،بهترین نوع رفتار با شوهر چیست؟


شاید خانم ها در بسیاری از موارد دلیل برخی از رفتارهای آقایان را در نیابند. آنها در شرایطی بسیار مهربان هستند و گاهی اوقات نیز بنا به مصلحت سخنان خوشحال کننده می زنند. گاهی به قدری عصبانی هستند که حرفهایی می زنند که شاید ما تا به حال فکرش را هم نمی کرده ایم.


رفتار با شوهر و بهترین نوع رفتار با شوهر



شاید گاهی اوقات دچار سردرگمی شویم که رفتارهای آنها چه مبنایی دارد اما بهتر است قبل از هرچیز آنها را درک کنیم و برای درک بهتر و عمیق تر نیز باید اطلاعات خود را درمورد آنچه احساس بهتری به آنها می دهد افزایش دهیم. البته احساس بهتری نسبت به خودشان.



لازم به ذکر است که این موضوع یعنی احساسی که مردان نسبت به خود در موقعیتهای گوناگون پیدا می کنند تابع هیچ سن خاصی نیست. از نوجوانی تا کهنسالی رفتارها و گفتارشان تابع احساسی است که نسبت به خود دارند. پس برای داشتن رابطه بهتر و زندگی رضایت بخش تر باید اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشیم. ما در اینجا به تعدادی از موارد اشاره کرده ایم:



:::رفتار با شوهر:وقتی شوهرتان مشغول پیدا کردن آدرس است و یا رانندگی می کند از اینکه به دنبال راههایی است که شاید حتی فقط ۶ ثانیه نزدیک تر باشد احساس خوبی داشته باشید و او را سرزنش نکنید.


 

:::رفتار با شوهر:اگر برای دسترسی به او و یا اطلاع از وضعیت او از کسی سؤالاتی راجع به او می کنید حتماً او را در جریان بگذارید. حتی اگر این موضوع در حد پرسیدن ساعت خروج او از محل کار از همکارش باشد.


 

:::رفتار با شوهر:اینکه به آقایان نشان دهید که دارای قدرت اداره کردن امور هستند غرور خاصی به آنها می دهد. اگر مواردی نیاز به راهنمایی- کمک- تعمیر- جا انداختن بیرون بردن از منزل و... دارد حتماً در این مورد از آنها کمک بخواهید و تشکر را فراموش نکنید. در ضمن وقتی کاری انجام می دهند در مورد اینکه چقدر سریع و خوب به نتیجه رسیدند نیز احساس خوبی داشته باشید و این موارد را بیان نمایید.


 

:::رفتار با شوهر:در مکانهایی مانند مهمانی های خانوادگی- مکانهای شلوغ- جلسات مدرسه فرزندان و این گونه مکانها شوهرتان را همراهی کرده و در کنارش باشید.



:::رفتار با شوهر:برخی مواقع از بعضی کارهایش که مورد پسندتان نیست چشم پوشی کنید. حتی اگر در آن لحظه خیلی عصبانی شده اید.


 

:::رفتار با شوهر:در مورد موارد کوچک و بزرگ از او قدردانی کنید و هر کاری را به خوبی انجام می دهد وی را مورد تعریف و تمجید قرار دهید.



:::رفتار با شوهر:وقتی شوهرتان برای کمک به شما با ماشین لباسشویی یا وسیله دیگری خود را سرگرم می کند حتی اگر نهایتاً نتوانست آن را درست کند بگویید که احساس می کنید ایراد دستگاه مقداری بهتر شده است و بهتر کار می کند.


 

:::رفتار با شوهر:با اشتیاق عکسهای زمان کودکی او را مورد تعریف قرار دهید.


 

:::رفتار با شوهر:هر کسی در فیزیک و ظاهر خود ممکن است دارای اشکالاتی باشد که آنها را دوست ندارد. برای مثال شکم بزرگی داشته باشد و یا موهای بسیار کمی روی سرش مانده باشد. در هر حال شما نشان دهید که او را با این موارد هم بسیار دوست دارید و این موجب جذابیت بیشتر او برایتان شده است.


 

:::رفتار با شوهر:هر از چندگاهی در کنارش روی مبل نشسته و با هم تلویزیون تماشا کنید. نه اینکه شما از آشپزخانه و او از پشت روزنامه فیلم را ببینید.


 

:::رفتار با شوهر:از اینکه می تواند در رانندگی و سایر کارهایی که به وی سپرده می شود به خوبی مدیریت کند تعریف کنید.




:::رفتار با شوهر:چیزی در او پیدا کنید که همیشه مورد توجه و علاقه شما بوده است.




:::رفتار با شوهر:گاهی اوقات نشان دادن حساسیتهای خود در مورد او احساس خوبی به وی می دهد. نام این کار را حسادت نگذارید.


 

:::رفتار با شوهر:وقتی مدتی به دلیل کار یا مشغله از منزل دور است با یک پیام یا تماس تلفنی به او بگویید که چقدر جایش خالی است.


 

:::رفتار با شوهر:به امور مربوط به شوهرتان به طور کلی بنگرید. به اینکه او سعی خود را می کند که شوهر و پدری خوب باشد. حالا اگر در این راه برخی از موارد جزئی را رعایت نکرده چیز مهمی نیست و آن را بزرگ جلوه ندهید.



:::رفتار با شوهر:همیشه او را با مردان موفق و خوب مقایسه کنید و شباهتهای او و آنها را مطرح کنید.


 

:::رفتار با شوهر:وقتی در برخی از کارهای کوچک نیز به شما کمک می کند به او بگویید که کمک وی کارها را برایتان راحت تر می کند و از این بابت خوشحالید.


 

:::رفتار با شوهر:در حضور دیگران کارهای مثبت او را مطرح کنید نه کارهای اشتباه و بعضاً خنده دار وی را.


 

:::رفتار با شوهر:وقتی می شنوید که فرزندتان در مورد او با بقیه صحبت می کند و حرفهای خوشایندی می زند بعداً این موارد را برای شوهرتان تعریف و نقل قول نمایید.



:::رفتار با شوهر:از اینکه سلیقه خوبی در موارد گوناگون دارد و سعی می کند با سلیقه خوبش موجب بهبود وضعیت خانواده شود تعریف کرده و احساس رضایت نمایید.